محمد قمی  Mohammad Qomi

بسم الله الرحمن الرحیم
* محمد قمی
* بنده عاصی خدا
* سطح سه حوزه
* کارشناسی ارشد علوم سیاسی
* کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
* کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
* علاقه مندی ها : عکاسی ، مهندسی فرهنگی ، نغمه سازی ، سیاست ، گرافیک ، شعر ...
* اولین مقاله سیاسی فرهنگی خود را در سن 16 سالگی به چاپ رساندم .
+ از نظرات سازنده و انتقادات منصفانه خود مرا بهره مند سازید .
ــ از این که اهل گذاشتن کامنت های نا سزا و بی ادبانه و ... نیستید متشکرم .

* MohammadQomi
* Favorites: Photography, Cultural Engineering, Music, Policy, Graphic, Poetry and etc
* My first article has been printed in a mass medium, when I was 16
* Please leave comments with appropriate contents

* محمد قمی
* المفضلات: فتوغرافی، الهندسة الثقافیة، الموسیقی، الساسة، الرسومات، الشعر و...
* نشرت مقالتی الاولی بوسیلة اعلامیة فی 16.
* شکرا لمراعتکم فی رعایة الادب و الاحترام فی التعلیقات.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است


//bayanbox.ir/id/8753002292286649690?view


محمد قمی: بر صفحه کلید دست می کشم؛ مانند پیانسیتی که قبل از نواختن بر کلید های پیانو دست می کشد؛ مگر این که یاری ام کند در نواختن کلمات و جملات.

در مایه ی مشکلات "ماژور"(1) بنویسم و یا خنده های "مینور"(2)؟... "دشتی" بنویسم یا "اصفهان"؟... غم کعبه ی بدون مهدی را در وسعت "حجاز" تقریر کنم یا "نهاوندِ" خیالِ با مهدی بودن در سحر مکه را شرح کنم؟...

با خودم فکر می کنم که در مورد چه چیزی بنویسم؛... بگذار یک بار هم به خودم یورش بیاورم و بنویسم که چرا خستگی و بی حوصلگی ناشی از روزه را بهانه ی ننوشتن در باره ی فسفر سوزان در دل کودکان و مردم غزه می کنم؟ مگر آن ها روزه نیستند؟ آن ها با خون خود و با سمفونی مظلومیتشان که به آسمان می رسد، "غزه" را می نویسند و فریاد می کنند، در حالی که "آکورد های نامطبوعِ"(3) بنی صهیون که از آسمان می رسد، بیمارستانِ پر از مجروح و تن های سوزانده شده با فسفر دو هزار و اندی درجه را خراب می کنند!... چرا بهانه ی روزه داری بکنم و روز قدس بیرون نیایم به خاطر فرود آمدن گرمای تابستانه در حالی که مردم فلسطین بیرون می آیند در حالی که بمب ها و موشک ها از زمین و آسمان و دریا در فضای اعتدال! مدیترانه بر سرشان فرود می آیند؟... فکر می کنم مسلمانِ سنیِ مالکی مذهبِ عُمَر دوستِ با دستِ بسته نماز خوان، از آن زن یهودی - که در مملکت علی، خلخال از پایش کشیدند و بعد همان علی در باره ی اش فرمود که به خاطر این ظلم اگر از غصه بمیریم جای دارد -  اهمیتش بیشتر باشد؛ پس چرا من خودم را از خرید و مصرف کالاهایی که امروز بر سر فلسطین فرود می آید منع می کنم ولی وقتی که در خیابان و مغازه می بینم که با خیال آسوده و با افتخار کوکاکولا و نستله و پپسی خرید و فروش و مصرف می شود، نهی از قتل مسلمان ( و نه از منکر ) نمی کنم؟!... چرا من خودم را مسلمان می دانم و آرزوی "نهاوندِ" با مهدی بودن در سحر مکه را می نویسم ولی ندای "یا للمسلمین" را از طریق کالاهای صهیونیستی می شنوم؟! چرا در باره ی کوباندن و حمله به سرمایه های اسراییل در ایران اهمال و سستی می ورزم؟ چرا در باره ی کوباندن اسرائیلِ درون خود سستی کنم و در برابر اسرائیل مغازه ها، آن گونه که باید و شاید باشد عمل نکنم؟...

اکنون، مشکلِ "ماژور"، غزه است؛ پس نباید "مینورانه" در باره اش فکر بکنم و سخن بگویم و بنویسم...

خواستم به «خودم» تلنگر بزنم؛ شما که حماسه ساز نهم دی و روز های قدسید!...

1- بزرگ

2- کوچک

3- همان بمب ها و موشک ها...

محمد قمی
۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


                                                          //bayanbox.ir/id/231797289607311631?view


محمد قمی: بهمن کشاورز - مسئول اتحادیه ی اسکودا در طی مقاله ای با عنوان "سیاست را با قانون خلط نکنیم" در روزنامه ی غرب گرای "شرق"، به نامه اخیر نمایندگان مجلس خطاب به وزیر دادگستری اعتراض کرده است. وی در این مقاله با اشاره به چند اصل قانون اساسی و قوانین دیگر، اقدام نمایندگان را در قبال خواست آنان مبنی بر محدود کردن محمد خاتمی فتنه گر سال 88 در اجتماع را تخطئه کرد.

کشاورز که سوابق او، نشان می دهد که رابطه ی خوبی با سکولار ها و لیبرال ها دارد، در مقاله ی مذکور با متوسل شدن به اصول و مواد قانونی، از فردی که جرم او مشهود است و نیازی به تشکیل دادگاه برای اثبات جرمش نیست دفاع کرده است؛ ولی جناب حقوق دان! یک مورد را مثال می تواند بزند که قبلا از کیان نظام که از فتنه ی 88 آسیب دیده بود و یا از کشته ها و خسارت های جبران نا پذیری که همین خاتمی بی ارزش و بی مقدار و امثالش وارد کرده اند، به صورت قانونی دفاع کرده باشد؟ البته جای تعجب نیست از کسی که در سوابقش، وکالت و ارتباط با باند قدرت و ثروت موجود است، این گونه عمل کند.

جناب بهمن خان! در جای دیگری از مقاله آورده: «طرح چنین چیزی درباره کسی که هشت سال رییس‌جمهوری بوده، محاکمه نشده، حکمی علیه وی صادر نشده و اتهام مشخصی از مجاری قانونی صحیح علیه وی مطرح نشده ‌است، چه صورتی دارد؟ و آیا به‌طور طبیعی این سوال در اذهان شکل نمی‌گیرد که وقتی فردی با این اوصاف در معرض چنین تعرضاتی باشد تکلیف دیگران چیست؟» ولی نیافزوده که بنی صدر هم زمانی رییس جمهور بوده است! و یا این که چگونه خاتمی به ریاست جمهوری رسیده و چگونه رییس جمهور بوده و اصولا باید گفت که غلط کرد و بی جا کرد که رییس جمهور شد! (البته این که می گویم غلط کرد، نباید مردم گول خورده ای که به او رای داده بودند را هم حساب کرد)؛ یک سکولار لیبرال مسلک تدارکات چی اصلا لیاقت ریاست در نظامی که خون هزاران شهید پاک باخته ی عاشق اسلام منهای ایسم های انحرافی به پایش ریخته شده است و هزاران نفر برایش مجروح و قطع عضو و نقص عضو شده اند را ندارد؛ لیاقت حتی بخشداری در یکی از بخش های دور افتاده ی نظامی که بنیان گذارش "خمینی" و ولی فقیه اش "خامنه ای" است را ندارد. لیاقتش را ندارد چون موسوی خویینی ها (معروف به مرد خاکستری اصلاحات و عضو مجمع روحانیون ) گفته بود:« انتخاب خاتمی در سال 76 یک سیلی به گوش حاکمیت بود اما ما نتوانستیم آن جریان را حفظ کنیم...». لیاقتش را ندارد، چون خاتمی قبل از انتخابات 88 گفته بود:« اگر در این انتخابات احمدی‌نژاد سقوط کند عملاً رهبری حذف می شود.» لیاقتش را ندارد چون ملک عبدالله وهابی خائن الحرمین الشریفین، در مورد سفر خاتمی گفته بود: « اگر این سفر انجام شود من تمام کارهای خود را رها خواهم کرد و همراه خاتمی، لباس احرام خواهم پوشید و اعمال حج را انجام خواهم داد ». لیاقتش را ندارد چون باری در اجلاس سراسری نماز گفته بود که دین، یک امر نسبی است. لیاقتش را ندارد، چون ...

خاتمی و موسوی و کروبی تا الآن می بایست محاکمه می شدند و به اشد مجازات محکوم می شدند... ولی شور بختانه امثال آقا بهمن! تلویحا خواستار آزادی کامل او می شوند تا راست راست برود و بیاید و برای رهبری و ارزش های انقلاب، نیشش را باز کند و قوانینی که سال 88 آن ها زیر پا گذارده بود را به سخره بگیرد.

به نظر می رسد که کشاورز اصلاح طلبان و سکولاریست ها و لیبرالیست ها، "خود" باید قانون را با سیاست بازی، خلط نکند. این نوشته و رفتار جناب وکیل!، با موجودیت و اصل نظام جمهوری اسلامی و لزوم دفاع از آن در تضاد است! چه برسد به قوانینی که در سایه ی همین نظام و ارزش ها به وجود آمده است...

جناب کشاورز! نیازی به قانون و این اصل و آن ماده و تبصره نیست؛ یک جو غیرت نسبت به انقلاب و نظام و اسلام و امام و رهبری ارزش های انقلاب نیاز است که متاسفانه شما... و اگر نه، همین سلاح قانون را بر ضد کسانی که بی غیرت اند به کار می بردید...

محمد قمی
۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر