محمد قمی  Mohammad Qomi

بسم الله الرحمن الرحیم
* محمد قمی
* بنده عاصی خدا
* سطح سه حوزه
* کارشناسی ارشد علوم سیاسی
* کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
* کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
* علاقه مندی ها : عکاسی ، مهندسی فرهنگی ، نغمه سازی ، سیاست ، گرافیک ، شعر ...
* اولین مقاله سیاسی فرهنگی خود را در سن 16 سالگی به چاپ رساندم .
+ از نظرات سازنده و انتقادات منصفانه خود مرا بهره مند سازید .
ــ از این که اهل گذاشتن کامنت های نا سزا و بی ادبانه و ... نیستید متشکرم .

* MohammadQomi
* Favorites: Photography, Cultural Engineering, Music, Policy, Graphic, Poetry and etc
* My first article has been printed in a mass medium, when I was 16
* Please leave comments with appropriate contents

* محمد قمی
* المفضلات: فتوغرافی، الهندسة الثقافیة، الموسیقی، الساسة، الرسومات، الشعر و...
* نشرت مقالتی الاولی بوسیلة اعلامیة فی 16.
* شکرا لمراعتکم فی رعایة الادب و الاحترام فی التعلیقات.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قانون اساسی» ثبت شده است


        


محمد قمی: اخیرا در یکی از سایت های خبری، مطلبی در دفاع از سربازی اجباری منتشر شده است که بنده دیدم که بد نیست چند مورد را تذکر بدهم:

1- متن اصل 151 قانون اساسی این است: به‏ حکم‏ آیه‏ کریمه‏ "و اعدوا لهم‏ مااستطعتم‏ من‏ قوه‏ و من‏ رباط الخیل‏ ترهبون‏ به‏ عدوالله‏ و عدوکم‏ و آخرین‏ من‏ دونهم‏ لا تعلمونهم‏ الله‏ یعلمهم‏" دولت‏ موظف‏ است‏ برای‏ همه‏ افراد کشور برنامه‏ و امکانات‏ آموزش‏ نظامی‏ را بر طبق‏ موازین‏ اسلامی‏ فراهم‏ نماید، به‏ طوری‏ که‏ همه‏ افراد همواره‏ توانایی‏ دفاع‏ مسلحانه‏ از کشور و نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ را داشته‏ باشند، ولی‏ داشتن‏ اسلحه‏ باید با اجازه‏ مقامات‏ رسمی‏ باشد. :

1-1 این اصل صرفا نظر به "آموزش نظامی بر طبق موازین اسلامی" دارد و نه تامین نیروی انسانی رایگان برای دستگاه ها از جمله دستگاه های نظامی و انتظامی.

1-2 در این اصل، قید "بر طبق موازین اسلامی" موجود است؛ یک سوال: آیا قاعده ی " لاضرر و لا ضرار فی الاسلام" یک میزان اسلامی نیست؟ در حالی که بر اساس تحقیقات انجام شده (از جمله تحقیقات مرکز پژوهش های مجلس)، نظام اجباری هم موجب ضرر فردی است و هم اجتماعی؛ بدیهی است که اجتماع از افراد آن تشکیل می شود.

1-3 بر اساس همین یک قاعده ی لاضرر، می توان نتیجه گرفت که نباید حقوق اساسی افراد را نا دیده گرفت؛ از جمله ی حقوق اساسی، حق انتخاب سرنوشت است؛ توضیح این که: خداوند انسان را آزاد آفریده و او این حق را داده است که انسان، مسیر زندگی خودش را تعیین کند و نظام اجباری در واقع، کج کننده و منحرف کننده ی اجباری مسیر طبیعی انسان است.


1-4 بر اساس اصل نهم قانون اساسی که می گوید: « در جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ آزادی‏ و استقلال‏ و وحدت‏ و تمامیت‏ اراضی‏کشور از یکدیگر تفکیک‏ ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه‏ دولت‏ و آحاد ملت‏ است‏. هیچ ‏فرد یا گروه‏ یا مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ استفاده‏ از آزادی‏، به‏ استقلال‏ سیاسی‏، فرهنگی‏، اقتصادی‏، نظامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ ایران‏ کمترین‏ خدشه‏ ای‏ وارد کند و هیچ‏ مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ حفظ استقلال‏ و تمامیت‏ ارضی‏ کشور، آزادی های‏ مشروع‏ را، هر چند با وضع قوانین‏ و مقررات‏، سلب‏ کند» هیچ شخصیت حقیقی و یا حقوقی حق زیر پا گذاشتن حقوق دیگران را ندارد؛ و وقتی که سربازی، اجباری باشد، در واقع حقوق اساسی او را نا دیده گرفته ایم و در پی این، آزادی های مشروع او را محدود و سلب کرده ایم.

 

2- در مقاله ی مذکور، تلویحا ضد شرعی و ظالمانه بودن نظام اجباری، زیر سوال رفته است:

2-1 اگر نظام اجباری، بر طبق شرع است پس چرا امثال آیت الله نور الله اصفهانی (یکی از علمای برجسته ی دوره ی مشروطه) بر ضد آن قیام کردند و سر انجام هم با توطئه ی حکومت وقت به شهادت رسیدند. اعضای حوزه ی علمیه ی تهران آن موقع در طی نامه ای مرقوم کرده بودند: «تمام آقایان حجج اسلام و حصون ایمان دامت برکاتهم از امورات شخصیه و مشاغل نوعیه خود دست برداشته‌اند و متفقا به کلمه واحده در مقام جلوگیری از هر قبیل قوانینی که به خلاف قوانین مقدسه اسلام وضع شود قیام و اقدام دارند، بالاخص در قضیه نظام اجباری که فوق العاده از تحمل خارج و طاقت فرساست. امید است که به همم عالیه آن ذوات مقدسه ( ائمه ی اطهار ) و جدیت کامله و پافشاری، رفع و دفع این قانون جابرانه و خانمان ویران‌کن شود.» (کتاب‌ اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، موسی نجفی، صفحات ۲۶۸-۲۴۲)

2-2 اگر شرعی است، پس چرا این همه موجب ضرر و زیان غیر قابل اغماض می شود؟ قاعده ی لاضرر فراموش نشود...

2-3 اگر شرعی و عادلانه است، پس چرا مخالف عقل است؟ (عقل تقویت شده به وسیله ی وحی و احکام شرعی)

2-4 اگر مشروع و عادلانه است، پس چرا حقوق اساسی را نقض می کند؟

2-5 پس چرا با چندین اصل از قانون اساسی نا سازگار است؟ (مراجعه کنید به مقاله ی "یادگار رضا میر پنج را بفرستید پیش خودش")

 

3- در مقاله ی مذکور، سخن از بهانه ی نبود بودجه و امکانات لازم برای اختیاری کردن نظام سربازی، آورده شده است:

3-1 مقاله ی مذکور در رد سربازی حرفه ای نوشته شده است؛ در حالی که اگر الگوی  سربازی داوطلبی- بسیجی چابک ( داوطلبانه در عین این که عضو نیروی مقاومت بسیج باشیم، سرباز شغلی هم باشیم) که از طرف مرکز پژوهش های مجلس پیشنهاد و روی آن تاکید شده است، اجرا شود، هم نقایص سربازی حرفه ای را نخواهد داشت و هم فوایدی چون تقویت بنیه ی بسیج و استفاده از ظرفیت بسیج را خواهد داشت.

3-2 هر چه قدر که در بخش پیش گیری سرمایه گذاری کنیم، در واقع خرجی نکرده ایم و بلکه سود کرده ایم...

 

4- همان طور که مشخص است، بحث و دعوا بر سر تعداد ماه های سربازی نیست، بلکه نباید به کمتر از حذف نظام اجباری راضی بود... (مراجعه شود به مقاله ی "راه حل مشکل سربازی کوتاه کردن مدت زمان آن نیست").

 

5- در پایان مقاله آورده شده است: «جوانان نیز باید بپذیرند خدمت به کشور حتی اگر برای آن ها هزینه بر هم باشد در مجموع به نفع این کشور خواهد بود؛ به طور حتم هیچ یک از مسئولان کشوری و لشگری عداوتی با جوانان ندارند و با توجه به جمیع جهات و نه تنها یک بعد قضیه، تصمیم می گیرند. قانون نظام وظیفه فعلی اگر چه نیاز به اصلاحاتی دارد اما تغییرات اساسی در این مقطع زمانی به سود کشور نخواهد بود»:

5-1 چگونه است که نظام اجباری هم به ضرر افراد جامعه و برای آن ها هزینه بر باشد (چه مشمولین و چه غیر آن ها) و هم این که نفع کشور باشد؟! وقتی که می گوییم "ایران"، منظورمان در و دیوار نیست، منظورمان جامعه و تمدنی است که از ندانم کاری های عده ای بی لیاقت ضربه دیده است...

5-2 مسئولان کشوری و لشکری عداوت شخصی با افراد جامعه ندارند؛ بلکه مسئولان کشوری و لشکری مرتبط با بحث سربازی، بدون در نظر گرفتن جمیع جهات و این که تنها یک بعد قضیه (تامین نیروی بیگاری و مفت) را در نظر بگیرند، تصمیم به چنین عمل ننگینی گرفته اند (چه بدانند و چه ندانند)!

5-3  قانون نظام وظیفه ی فعلی، اگر چه نیاز به اصلاحات بنیادین دارد، اما تغییرات جزیی و بی فایده و خنثی و پلیس پسند و نظامی پسند، در این مقطع زمانی به هیچ وجهی به سود کشور نخواهد بود؛ چون همان طور که قبلا اشاره شد، اجتماع متشکل از افراد آن است...

محمد قمی
۰۲ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۷ نظر


                                                          //bayanbox.ir/id/231797289607311631?view


محمد قمی: بهمن کشاورز - مسئول اتحادیه ی اسکودا در طی مقاله ای با عنوان "سیاست را با قانون خلط نکنیم" در روزنامه ی غرب گرای "شرق"، به نامه اخیر نمایندگان مجلس خطاب به وزیر دادگستری اعتراض کرده است. وی در این مقاله با اشاره به چند اصل قانون اساسی و قوانین دیگر، اقدام نمایندگان را در قبال خواست آنان مبنی بر محدود کردن محمد خاتمی فتنه گر سال 88 در اجتماع را تخطئه کرد.

کشاورز که سوابق او، نشان می دهد که رابطه ی خوبی با سکولار ها و لیبرال ها دارد، در مقاله ی مذکور با متوسل شدن به اصول و مواد قانونی، از فردی که جرم او مشهود است و نیازی به تشکیل دادگاه برای اثبات جرمش نیست دفاع کرده است؛ ولی جناب حقوق دان! یک مورد را مثال می تواند بزند که قبلا از کیان نظام که از فتنه ی 88 آسیب دیده بود و یا از کشته ها و خسارت های جبران نا پذیری که همین خاتمی بی ارزش و بی مقدار و امثالش وارد کرده اند، به صورت قانونی دفاع کرده باشد؟ البته جای تعجب نیست از کسی که در سوابقش، وکالت و ارتباط با باند قدرت و ثروت موجود است، این گونه عمل کند.

جناب بهمن خان! در جای دیگری از مقاله آورده: «طرح چنین چیزی درباره کسی که هشت سال رییس‌جمهوری بوده، محاکمه نشده، حکمی علیه وی صادر نشده و اتهام مشخصی از مجاری قانونی صحیح علیه وی مطرح نشده ‌است، چه صورتی دارد؟ و آیا به‌طور طبیعی این سوال در اذهان شکل نمی‌گیرد که وقتی فردی با این اوصاف در معرض چنین تعرضاتی باشد تکلیف دیگران چیست؟» ولی نیافزوده که بنی صدر هم زمانی رییس جمهور بوده است! و یا این که چگونه خاتمی به ریاست جمهوری رسیده و چگونه رییس جمهور بوده و اصولا باید گفت که غلط کرد و بی جا کرد که رییس جمهور شد! (البته این که می گویم غلط کرد، نباید مردم گول خورده ای که به او رای داده بودند را هم حساب کرد)؛ یک سکولار لیبرال مسلک تدارکات چی اصلا لیاقت ریاست در نظامی که خون هزاران شهید پاک باخته ی عاشق اسلام منهای ایسم های انحرافی به پایش ریخته شده است و هزاران نفر برایش مجروح و قطع عضو و نقص عضو شده اند را ندارد؛ لیاقت حتی بخشداری در یکی از بخش های دور افتاده ی نظامی که بنیان گذارش "خمینی" و ولی فقیه اش "خامنه ای" است را ندارد. لیاقتش را ندارد چون موسوی خویینی ها (معروف به مرد خاکستری اصلاحات و عضو مجمع روحانیون ) گفته بود:« انتخاب خاتمی در سال 76 یک سیلی به گوش حاکمیت بود اما ما نتوانستیم آن جریان را حفظ کنیم...». لیاقتش را ندارد، چون خاتمی قبل از انتخابات 88 گفته بود:« اگر در این انتخابات احمدی‌نژاد سقوط کند عملاً رهبری حذف می شود.» لیاقتش را ندارد چون ملک عبدالله وهابی خائن الحرمین الشریفین، در مورد سفر خاتمی گفته بود: « اگر این سفر انجام شود من تمام کارهای خود را رها خواهم کرد و همراه خاتمی، لباس احرام خواهم پوشید و اعمال حج را انجام خواهم داد ». لیاقتش را ندارد چون باری در اجلاس سراسری نماز گفته بود که دین، یک امر نسبی است. لیاقتش را ندارد، چون ...

خاتمی و موسوی و کروبی تا الآن می بایست محاکمه می شدند و به اشد مجازات محکوم می شدند... ولی شور بختانه امثال آقا بهمن! تلویحا خواستار آزادی کامل او می شوند تا راست راست برود و بیاید و برای رهبری و ارزش های انقلاب، نیشش را باز کند و قوانینی که سال 88 آن ها زیر پا گذارده بود را به سخره بگیرد.

به نظر می رسد که کشاورز اصلاح طلبان و سکولاریست ها و لیبرالیست ها، "خود" باید قانون را با سیاست بازی، خلط نکند. این نوشته و رفتار جناب وکیل!، با موجودیت و اصل نظام جمهوری اسلامی و لزوم دفاع از آن در تضاد است! چه برسد به قوانینی که در سایه ی همین نظام و ارزش ها به وجود آمده است...

جناب کشاورز! نیازی به قانون و این اصل و آن ماده و تبصره نیست؛ یک جو غیرت نسبت به انقلاب و نظام و اسلام و امام و رهبری ارزش های انقلاب نیاز است که متاسفانه شما... و اگر نه، همین سلاح قانون را بر ضد کسانی که بی غیرت اند به کار می بردید...

محمد قمی
۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر