محمد قمی Mohammad Qomi

سیاست، فرهنگ، هنر | Policy, Culture, Art | السیاسة، الثقافة، الفن

صدا و سیما ، در برزخ بین اندیشه ی بیلان کاری و اندیشه ی رهبری

محمد قمی : سخن از فرهنگ است و فرهنگ سخن . فرهنگ کشورم در بیان سخن . آبروی کشورم در گرو فرهنگش است و فرهنگ کشورم به اعتبار سخن . ملامت نکنید که ارتباط پژوهان ، فرهنگ را چیزی جز زبان ندانسته اند ؛ زبان گفتار ، زبان تصویر ، زبان صدا و ... . فرهنگ که پهلوی زبانان فرهنج اش می خواندند و ما به معنای علم و ادب و تعلیم و تربیت اش دانیم (1) ، به قدری مهم است که فرهنگ ما چیزی جز آیین ما – اسلام شیعه ی دوازه امامی – نیست و نخواهد بود .


فرهنگ، اما در کشور انقلابی ما همان است که پیر فقید جمارانی مان به آن گوش زد می کنند ؛ « فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است » (2) و یا « استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد » (3) و آن جا که رهبر فرهیخته ام فرماید : « ایـن جـزو وظـایف دولـت اسلامى است که دراین آشـفته بازار احتمالى, یا حتى غیر آشفته بازار, در بازار عرضه فرهنگ وعقیده و اخـلاق, نگذارد عائله ى او یعنى ملت دچار گمراهى بشوند, یعنى همان احساسى را کـه انسان نسبت به زن و بچه خودش دارد, همان را باید نسبت به دیگران هم داشـته باشد »(4)  . فرهنگ در کلام امام و رهبری ، چیزی نیست شبیه ملعبه ی کودکان ، برنج طارم و یا اقتصاد تکنوکراتیزه! ؛ چیزی نیست شبیه کالاهای ظاهرا اساسی که وقت احتکار ، با تنظیم بازار بتوان سامان داد ؛ جان سخن است و آبروی و هستی ما .

به نظر شما حال فرهنگ چه طور است ؟ ... خوب است ؟ الحمدلله ! ... پس چرا من این قدر دارم قلم فرسایی می کنم و خودم را خسته و شما را آزرده ؟! من که باشم ؟ اگر خوب است پس این خون دل امام و رهبری برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان شیری لابد !! ... چه ؟! ... خوب نیست ؟ شما فکر نمی کنید تنتان به گروه فشار خورده باشد ؟! ... مگر نمی بینید که جان کَنندگان عرصه ی " کار فرهنگی " و یا " فرهنگ سازی " از بس دویده اند و وقت آه کشیدن هم ندارند ، این همه بیلان کاری وn  میلیارد میلیارد میلیارد در جهت همان کار فرهنگی ریخته اند و پاشیده اند ؟! (5) مگر نمی بینید که تا یک تقّ به یک توقّ دیگر مایل می شود آقایان ، داد فرهنگ می زنند و فرهنگ داااااااااد را در جامعه طنین افکن می کنند ، هان ؟! کافی است رهبری ، ذره ای از یک جایی در مکانی که ظاهرا از دست مدیر فرهنگی مربوطه در رفته است ، اظهار خوشنودی کنند ! ... تا مدت ها روزنامه ای نیست ، سایت خبری ای نیست و مصاحبه ای نیست که که در آن خود نمایی و لعن به منتقدین از جانب همان مدیر فرهنگی نباشد .(6) آری ! مسأله ، مسأله ی بیلان کار است و آمار های دهن پر کن ؛ برای چه ؟ برای پست ، برای مقام ، برای ترفیع . به قول شکسپیر : ماندن یا نماندن ، مسأله این است ! نه ؟!

راه حل چیست ؟ ... گروه فشار ؟! فشار از جانب مجلس و یا اصلاح چندین باره ی چندین قانون مندرس ؟ خون دل رهبری ؟ من این گونه فکر نمی کنم ! چرا ؟! ... چون این ها اگر اثری داشته باشند، مقطعی و گذراست و یا ناقص است و آن طور که باید و شاید باشد نیست و باید به دنبال ایجاد یک موج بود . آیا عیب نیست که در کشور ما که انقلابش ، یک انقلاب فرهنگی بود ، در عرصه ی مدیریت فرهنگی ، لنگ بزنیم ؟ آیا درست است که در مملکتی که رهبرش یک فرد فرهنگی و صاحب نظر در حوزه ی فرهنگ است ، این همه دستگاه فرهنگی ، از فرهنگ ، تنها بیلان کار بهفمند و کمیت و نه کیفیت ؟! آیا این که میلیارد ها میلیارد ، سرمایه ی ملی در قالب بودجه ی دستگاه های فرهنگی خرج شود بدون این که اثر بنیانی مثبت و محسوسی داشته باشد ، چیز صحیحی است ؟! در علم مدیریت ، مدیریت را گاه به « علم استفاده از کمترین منابع برای رسیدن به هدف » معنا کرده اند . حال شما حساب کنید که اگر مدیران کشور ، به این اصل اساسی مدیریت عمل می کردند ، چه می شد !... گر چه ما بهتر این را داریم : جهاد . جهاد یعنی تلاش . مجتهد را به خاطر این مجتهد می گویند که در راه فهم بیشتر و بهتر از دین تلاش می کند . جهاد در هر عرصه ای که به دست اندر کاران آن تزریق شد ، باعث گشایش مشکلات دوران های سخت گردید . جهاد دفاعی در عرصه ی دفاع مقدس و جهاد سازندگی در برهه  ی پس از جنگ و جهاد علمی در سال های اخیر از نمونه های خوب این قضیه است . جامعه ی ما تشنه ی جهاد فرهنگی است ؛ تشنه ی مردانی مانند همت و باکری و زین الدین و صیاد شیرازی و ... که واقعا بدون ادعا و با بیشترین بازدهی و با کمترین استفاده از منابع ، مجموعه ی زیر نظر خود را اداره می کردند .


اگر به حق در بین سازمان های فرهنگی کشور بنگریم ، بدون شک خواهیم دید که همه ی دستگاه ها و سازمان های فرهنگی یک طرف و صدا و سیما هم یک طرف . صدا و سیما به دلیل این که بر اساس تفسیری که شورای نگهبان قانون اساسی داده است (7) ، تنها " رادیو ، تلوزیون " کشور است که حق فعالیت را دارد و به خاطر این که هم صوتی و است و هم تصویری و مهم ترین و تأثیر گذار ترین رسانه ی کشور است و به خاطر حساسیتی که دارد بر اساس اصل 175 قانون اساسی (8) ریاستش توسط رهبر انتخاب می گردد . اما داشتیم در مورد جهاد فرهنگی صحبت می کردیم . قبل از انقلاب ، این سازمان بر اساس سیاست های آبگوشتی و ضد دین پادشاهی وقت ، وضعیتش مشخص بود . در بعد از انقلاب ، مدیران این سازمان تا توانسته اند به بحث کمیت پرداخته اند تا کیفیت ؛ چه در آن زمان که تنها دو شبکه ی تلوزیونی بود و چه اکنون که شماره ی تعداد از دست نگارنده در رفته است ! مدیران این سازمان همانند بسیاری از مدیران سازمان های فرهنگی دیگر در گیر و دار بیلان کار و روحیه ی ضد جهادی در عرصه ی گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا الله (9) هستند . آرم صدا و سیما از دو " لا " و آرم جمهوری اسلامی و چشم چپ تشکیل شده است .(10) این دو " لا " به معنای نه به شرق و نه به غرب است . نگارنده به دنبال این نیست که بگوید مدیران این سازمان و سیاست گذاران آن دنباله روی سیاست های غرب اند ؛ ولی متأسفانه آن گونه که باید و شاید در عرصه ی گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا الله موفق نبوده اند . ما الآن در یک جنگ نا برابر در عرصه ی رسانه ای دنیا هستیم . در یک شرایط جنگی قرار داریم که اگر غفلت کنیم قافیه را باخته ایم . اگر با سیاست بازی ، تجاهل ، سلیقه و نه حق مداری و تنگ نظری بخواهیم حکم رانی کنیم ، قافیه را باخته ایم . یک جهاد گر فرهنگی اگر مدیر باشد ، این طور نیست که شب و روز دم از " رسانه ی ملی " بزند ولی آن گونه که دلش بخواهد از سرمایه های فرهنگی ، هنری کشور استفاده کند .


« بدون جهاد، هیچ دشمنى از صحنه عقب‌نشینى نخواهد کرد، و جهاد هم جز با اتحاد و وحدت و هماهنگى، امکان‌پذیر نیست. جهاد، عبارت از جهاد نظامى، جهاد سیاسى و جهاد فرهنگى است. این هر سه، جهاد است. » نمی دانم وقتی که رهبری این جمله را در دیدار با اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان (11) ایراد می کردند ، نسبت به کیفیت کار سازمان های فرهنگی کشور به خصوص صدا و سیما ، چه نظری داشتند و اکنون چه نظری دارند ... ایشان صراحتا فرمودند که بدون جهاد ، دشمن عقب نشینی نخواهد کرد ؛ خوب ! این یعنی که اگر صدا و سیما جهادی عمل می کرد اکنون دشمن در عرصه ی رسانه ، عقب نشینی محسوس می کرد . ممکن است که سیاست گذاران این سازمان این گونه جواب بدهند که وقتی دشمن باعث قطع شبکه های ما بر روی ماهواره ها می شوند ، پس این جز نشانه ی عقب نشینی نیست ، که باید جواب داد اگر این مقدار موفقیت " شبکه های خبری " را نداشتید دیگر باید چه می گفتید ؟! تازه این موفقیت نسبی را " شبکه های خبری " ( مانند پرس تی وی و العالم ) داشته اند ، در موارد غیر خبری چه ؟! آیا وضعیت به گونه ای هست که مخاطب داخلی در صورتی که ماهواره هم برایش فراهم باشد، برنامه های صدا و سیما را ترجیح بدهد ؟... آیا برنامه ها و کیفیت آن ها دارای یک مقدار جذابیت و محتوای غنی هستند که صدا و سیما از بس از این حیث ، خوب عمل کرده باشد که مخاطب داخلی دیش ماهواره ی خود و رسیور آن را با دست خود از گیرنده جدا و دور انداخته باشد ؟! ... ممکن است که جواب دهند که بعضی به خاطر شبکه های غیر اخلاقی ، ماهواره می بینند که باید گفت مگر چه قدر از مخاطبان داخلی این گونه اند ؟ مگر این نیست که بر اساس برخی از تحقیقات حد اقل 30 الی 40 درصد دارای ماهواره اند ؟! یعنی این که ...؟!

جهاد فرهنگی پیشکش ! الآن متأسفانه به گونه ای شده است که اگر یک فردی که تا دیروز در برنامه های صدا و سیما با عظمت به عنوان کارشناس یاد می شد ، امروز به خاطر یک انتقاد کوچک ، از سوی حوزه ی ریاست ممنوع التصویر می شود !

بر اساس برخی منابع،(12) علاوه بر بودجه سالیانه ای که مجلس برای صدا وسیما تعیین می کند ، این سازمان از راه های دیگر هم چون فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی، دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران، دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون، درآمد حاصل از روزنامه جام جم و ... کسب در آمد دارد . این در حالی است که گه گاهی ، مدیران این سازمان از کم بود بودجه می نالند؛ بدون این که توضیح دهند با همین منابع هنگفت تا کنون چه کارهایی کرده اند که باعث گسترش روز افزون فرهنگ و هنر لا اله الا الله شده باشد . الآن صدا و سیما و بسیاری دیگر از مدیران فرهنگی کشور در برزخ بین اندیشه ی بیلان کاری و اندیشه ی رهبری قرار دارند ! باید این پرسش اساسی را از ایشان پرسید که آیا اصلا به جهاد فرهنگی اعتقاد عملی دارند و یا این که " این خون دل امام و رهبری برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان شیری لابد !! "

پی نوشت ها :

1-      لغت نامه ی مرحوم دهخدا ، ذیل واژه ی " فرهنگ " .

2-      صحیفه امام خمینی « جلد ۳ » صفحه ۳۰۶ .

3-      صحیفه ی نور ج ۱۵ ص .۱۶۰ .

4-      در دیدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى؛ ۱۹ آذر ۱۳۷۹ .

5-      شما می توانید این گونه آه و ناله ها ! را هر هفته و هر روز به گونه ای از طریق رسانه ها مشاهده کنید .

6-      همان !

7-      حضرت‌ آیت‌الله یزدی

 

             عضو محترم‌ فقهاء شورای‌ نگهبان

 

عطف‌ به‌ نامه‌ مورخ‌ 2/4/1379 جنابعالی‌ مبنی‌ بر اینکه‌ آیا عبارت‌ «در صدا و سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، آزادی‌ بیان‌ و نشر افکار با رعایت‌ موازین‌ اسلامی‌ و مصالح‌ کشور باید تأمین‌ گردد» که‌ در صدر اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی‌ آمده‌ است‌، می‌تواند به‌ وسیله‌ قانون‌ عادی‌ تشریح‌ و تعیین‌ گردد؟ و همچنین‌ آیا امکان‌ ایجاد و راه‌ اندازی‌ شبکه‌های‌ خصوصی‌ رادیو و تلویزیون‌ با توجه‌ به‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی‌ وجود دارد یا خیر؟

موضوع‌ با توجه‌ به‌ مادة‌ (18) آئین‌نامه‌ داخلی‌ (شورای‌ نگهبان‌) در جلسة‌ مورخ‌ 6/7/1379 شورای‌ نگهبان‌ مطرح‌ و نظریة‌ تفسیری‌ شورا در خصوص‌ این‌ دو اصل‌ به‌ شرح‌ ذیل‌ اعلام‌ می‌گردد:

الف‌ _ نظریة‌ تفسیری‌ در خصوص‌ اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی:

«مطابق‌ اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ صدا و سیما زیر نظر مستقیم‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ می‌باشد. بنابراین‌ سیاستگذاری‌، هدایت‌ و تدابیر لازم‌ در همة‌ ابعاد خصوصاً در راستای‌ تحقق‌ آزادی‌ بیان‌ و نشر افکار با رعایت‌ موازین‌ اسلامی‌ و مصالح‌ کشور در همة‌ شئون‌ و مراتب‌ که‌ در صدر اصل‌ مذکور به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌ از اختیارات‌ اختصاصی‌ آن‌ مقام‌ می‌باشد.»

ب‌ _ نظریة‌ تفسیری‌ در خصوص‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی:

«مطابق‌ نصّ صریح‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ رادیو و تلویزیون‌ دولتی‌ است‌ و تأسیس‌ و راه‌ اندازی‌ شبکه‌های‌ خصوصی‌ رادیوئی‌ و تلویزیونی‌ به‌ هر نحو، مغایر این‌ اصل‌ می‌باشد.

بدین‌ جهت‌ انتشار و پخش‌ برنامه‌های‌ صوتی‌ و تصویری‌ از طریق‌ سیستمهای‌ فنی‌ قابل‌ انتشار فراگیر (همانند ماهواره‌، فرستنده‌، فیبرنوری‌ و غیره‌) برای‌ مردم‌ در قالب‌ امواج‌ رادیوئی‌ و کابلی‌ غیر از سازمان‌ صدا و سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ خلاف‌ اصل‌ مذکور است.»

دبیر شورای‌ نگهبان _ احمد جنتی

8-      اصل‏ یکصد و هفتاد و پنجم ( اصلاحی 1368 ): در صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، آزادی‏ بیان‏
و نشر افکار با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ و مصالح‏ کشور باید تأمین‏ گردد. نصب‏ و
عزل‏ رئیس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ با مقام‏ رهبری‏ است‏ و
شورایی‏ مرکب‏ از نمایندگان‏ رئیس‏ جمهور و رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ و مجلس‏ شورای‏
اسلامی‏ ( هر کدام‏ دو نفر ) نظارت‏ بر این‏ سازمان‏ خواهند داشت‏. خط مشی‏ و
ترتیب‏ اداره‏ سازمان‏ و نظارت‏ بر آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.

9-      رجوع کنید به وبلاگ هنر ولایی و هنر ولایت، پست  فرهنگ و هنر لا اله الا الله : qomi313.persianblog.ir .

10-    دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .

11-   بیانات در تاریخ 22. 01 .69 .

12-   دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .



نوشته شده توسط محمد قمی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
محمد قمی  Mohammad Qomi

بسم الله الرحمن الرحیم
* محمد قمی
* بنده عاصی خدا
* سطح سه حوزه
* کارشناسی ارشد علوم سیاسی
* کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
* کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
* علاقه مندی ها : عکاسی ، مهندسی فرهنگی ، نغمه سازی ، سیاست ، گرافیک ، شعر ...
* اولین مقاله سیاسی فرهنگی خود را در سن 16 سالگی به چاپ رساندم .
+ از نظرات سازنده و انتقادات منصفانه خود مرا بهره مند سازید .
ــ از این که اهل گذاشتن کامنت های نا سزا و بی ادبانه و ... نیستید متشکرم .

* MohammadQomi
* Favorites: Photography, Cultural Engineering, Music, Policy, Graphic, Poetry and etc
* My first article has been printed in a mass medium, when I was 16
* Please leave comments with appropriate contents

* محمد قمی
* المفضلات: فتوغرافی، الهندسة الثقافیة، الموسیقی، الساسة، الرسومات، الشعر و...
* نشرت مقالتی الاولی بوسیلة اعلامیة فی 16.
* شکرا لمراعتکم فی رعایة الادب و الاحترام فی التعلیقات.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

محمد قمی : سخن از فرهنگ است و فرهنگ سخن . فرهنگ کشورم در بیان سخن . آبروی کشورم در گرو فرهنگش است و فرهنگ کشورم به اعتبار سخن . ملامت نکنید که ارتباط پژوهان ، فرهنگ را چیزی جز زبان ندانسته اند ؛ زبان گفتار ، زبان تصویر ، زبان صدا و ... . فرهنگ که پهلوی زبانان فرهنج اش می خواندند و ما به معنای علم و ادب و تعلیم و تربیت اش دانیم (1) ، به قدری مهم است که فرهنگ ما چیزی جز آیین ما – اسلام شیعه ی دوازه امامی – نیست و نخواهد بود .


فرهنگ، اما در کشور انقلابی ما همان است که پیر فقید جمارانی مان به آن گوش زد می کنند ؛ « فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است » (2) و یا « استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد » (3) و آن جا که رهبر فرهیخته ام فرماید : « ایـن جـزو وظـایف دولـت اسلامى است که دراین آشـفته بازار احتمالى, یا حتى غیر آشفته بازار, در بازار عرضه فرهنگ وعقیده و اخـلاق, نگذارد عائله ى او یعنى ملت دچار گمراهى بشوند, یعنى همان احساسى را کـه انسان نسبت به زن و بچه خودش دارد, همان را باید نسبت به دیگران هم داشـته باشد »(4)  . فرهنگ در کلام امام و رهبری ، چیزی نیست شبیه ملعبه ی کودکان ، برنج طارم و یا اقتصاد تکنوکراتیزه! ؛ چیزی نیست شبیه کالاهای ظاهرا اساسی که وقت احتکار ، با تنظیم بازار بتوان سامان داد ؛ جان سخن است و آبروی و هستی ما .

به نظر شما حال فرهنگ چه طور است ؟ ... خوب است ؟ الحمدلله ! ... پس چرا من این قدر دارم قلم فرسایی می کنم و خودم را خسته و شما را آزرده ؟! من که باشم ؟ اگر خوب است پس این خون دل امام و رهبری برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان شیری لابد !! ... چه ؟! ... خوب نیست ؟ شما فکر نمی کنید تنتان به گروه فشار خورده باشد ؟! ... مگر نمی بینید که جان کَنندگان عرصه ی " کار فرهنگی " و یا " فرهنگ سازی " از بس دویده اند و وقت آه کشیدن هم ندارند ، این همه بیلان کاری وn  میلیارد میلیارد میلیارد در جهت همان کار فرهنگی ریخته اند و پاشیده اند ؟! (5) مگر نمی بینید که تا یک تقّ به یک توقّ دیگر مایل می شود آقایان ، داد فرهنگ می زنند و فرهنگ داااااااااد را در جامعه طنین افکن می کنند ، هان ؟! کافی است رهبری ، ذره ای از یک جایی در مکانی که ظاهرا از دست مدیر فرهنگی مربوطه در رفته است ، اظهار خوشنودی کنند ! ... تا مدت ها روزنامه ای نیست ، سایت خبری ای نیست و مصاحبه ای نیست که که در آن خود نمایی و لعن به منتقدین از جانب همان مدیر فرهنگی نباشد .(6) آری ! مسأله ، مسأله ی بیلان کار است و آمار های دهن پر کن ؛ برای چه ؟ برای پست ، برای مقام ، برای ترفیع . به قول شکسپیر : ماندن یا نماندن ، مسأله این است ! نه ؟!

راه حل چیست ؟ ... گروه فشار ؟! فشار از جانب مجلس و یا اصلاح چندین باره ی چندین قانون مندرس ؟ خون دل رهبری ؟ من این گونه فکر نمی کنم ! چرا ؟! ... چون این ها اگر اثری داشته باشند، مقطعی و گذراست و یا ناقص است و آن طور که باید و شاید باشد نیست و باید به دنبال ایجاد یک موج بود . آیا عیب نیست که در کشور ما که انقلابش ، یک انقلاب فرهنگی بود ، در عرصه ی مدیریت فرهنگی ، لنگ بزنیم ؟ آیا درست است که در مملکتی که رهبرش یک فرد فرهنگی و صاحب نظر در حوزه ی فرهنگ است ، این همه دستگاه فرهنگی ، از فرهنگ ، تنها بیلان کار بهفمند و کمیت و نه کیفیت ؟! آیا این که میلیارد ها میلیارد ، سرمایه ی ملی در قالب بودجه ی دستگاه های فرهنگی خرج شود بدون این که اثر بنیانی مثبت و محسوسی داشته باشد ، چیز صحیحی است ؟! در علم مدیریت ، مدیریت را گاه به « علم استفاده از کمترین منابع برای رسیدن به هدف » معنا کرده اند . حال شما حساب کنید که اگر مدیران کشور ، به این اصل اساسی مدیریت عمل می کردند ، چه می شد !... گر چه ما بهتر این را داریم : جهاد . جهاد یعنی تلاش . مجتهد را به خاطر این مجتهد می گویند که در راه فهم بیشتر و بهتر از دین تلاش می کند . جهاد در هر عرصه ای که به دست اندر کاران آن تزریق شد ، باعث گشایش مشکلات دوران های سخت گردید . جهاد دفاعی در عرصه ی دفاع مقدس و جهاد سازندگی در برهه  ی پس از جنگ و جهاد علمی در سال های اخیر از نمونه های خوب این قضیه است . جامعه ی ما تشنه ی جهاد فرهنگی است ؛ تشنه ی مردانی مانند همت و باکری و زین الدین و صیاد شیرازی و ... که واقعا بدون ادعا و با بیشترین بازدهی و با کمترین استفاده از منابع ، مجموعه ی زیر نظر خود را اداره می کردند .


اگر به حق در بین سازمان های فرهنگی کشور بنگریم ، بدون شک خواهیم دید که همه ی دستگاه ها و سازمان های فرهنگی یک طرف و صدا و سیما هم یک طرف . صدا و سیما به دلیل این که بر اساس تفسیری که شورای نگهبان قانون اساسی داده است (7) ، تنها " رادیو ، تلوزیون " کشور است که حق فعالیت را دارد و به خاطر این که هم صوتی و است و هم تصویری و مهم ترین و تأثیر گذار ترین رسانه ی کشور است و به خاطر حساسیتی که دارد بر اساس اصل 175 قانون اساسی (8) ریاستش توسط رهبر انتخاب می گردد . اما داشتیم در مورد جهاد فرهنگی صحبت می کردیم . قبل از انقلاب ، این سازمان بر اساس سیاست های آبگوشتی و ضد دین پادشاهی وقت ، وضعیتش مشخص بود . در بعد از انقلاب ، مدیران این سازمان تا توانسته اند به بحث کمیت پرداخته اند تا کیفیت ؛ چه در آن زمان که تنها دو شبکه ی تلوزیونی بود و چه اکنون که شماره ی تعداد از دست نگارنده در رفته است ! مدیران این سازمان همانند بسیاری از مدیران سازمان های فرهنگی دیگر در گیر و دار بیلان کار و روحیه ی ضد جهادی در عرصه ی گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا الله (9) هستند . آرم صدا و سیما از دو " لا " و آرم جمهوری اسلامی و چشم چپ تشکیل شده است .(10) این دو " لا " به معنای نه به شرق و نه به غرب است . نگارنده به دنبال این نیست که بگوید مدیران این سازمان و سیاست گذاران آن دنباله روی سیاست های غرب اند ؛ ولی متأسفانه آن گونه که باید و شاید در عرصه ی گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا الله موفق نبوده اند . ما الآن در یک جنگ نا برابر در عرصه ی رسانه ای دنیا هستیم . در یک شرایط جنگی قرار داریم که اگر غفلت کنیم قافیه را باخته ایم . اگر با سیاست بازی ، تجاهل ، سلیقه و نه حق مداری و تنگ نظری بخواهیم حکم رانی کنیم ، قافیه را باخته ایم . یک جهاد گر فرهنگی اگر مدیر باشد ، این طور نیست که شب و روز دم از " رسانه ی ملی " بزند ولی آن گونه که دلش بخواهد از سرمایه های فرهنگی ، هنری کشور استفاده کند .


« بدون جهاد، هیچ دشمنى از صحنه عقب‌نشینى نخواهد کرد، و جهاد هم جز با اتحاد و وحدت و هماهنگى، امکان‌پذیر نیست. جهاد، عبارت از جهاد نظامى، جهاد سیاسى و جهاد فرهنگى است. این هر سه، جهاد است. » نمی دانم وقتی که رهبری این جمله را در دیدار با اعضای حزب وحدت اسلامی افغانستان (11) ایراد می کردند ، نسبت به کیفیت کار سازمان های فرهنگی کشور به خصوص صدا و سیما ، چه نظری داشتند و اکنون چه نظری دارند ... ایشان صراحتا فرمودند که بدون جهاد ، دشمن عقب نشینی نخواهد کرد ؛ خوب ! این یعنی که اگر صدا و سیما جهادی عمل می کرد اکنون دشمن در عرصه ی رسانه ، عقب نشینی محسوس می کرد . ممکن است که سیاست گذاران این سازمان این گونه جواب بدهند که وقتی دشمن باعث قطع شبکه های ما بر روی ماهواره ها می شوند ، پس این جز نشانه ی عقب نشینی نیست ، که باید جواب داد اگر این مقدار موفقیت " شبکه های خبری " را نداشتید دیگر باید چه می گفتید ؟! تازه این موفقیت نسبی را " شبکه های خبری " ( مانند پرس تی وی و العالم ) داشته اند ، در موارد غیر خبری چه ؟! آیا وضعیت به گونه ای هست که مخاطب داخلی در صورتی که ماهواره هم برایش فراهم باشد، برنامه های صدا و سیما را ترجیح بدهد ؟... آیا برنامه ها و کیفیت آن ها دارای یک مقدار جذابیت و محتوای غنی هستند که صدا و سیما از بس از این حیث ، خوب عمل کرده باشد که مخاطب داخلی دیش ماهواره ی خود و رسیور آن را با دست خود از گیرنده جدا و دور انداخته باشد ؟! ... ممکن است که جواب دهند که بعضی به خاطر شبکه های غیر اخلاقی ، ماهواره می بینند که باید گفت مگر چه قدر از مخاطبان داخلی این گونه اند ؟ مگر این نیست که بر اساس برخی از تحقیقات حد اقل 30 الی 40 درصد دارای ماهواره اند ؟! یعنی این که ...؟!

جهاد فرهنگی پیشکش ! الآن متأسفانه به گونه ای شده است که اگر یک فردی که تا دیروز در برنامه های صدا و سیما با عظمت به عنوان کارشناس یاد می شد ، امروز به خاطر یک انتقاد کوچک ، از سوی حوزه ی ریاست ممنوع التصویر می شود !

بر اساس برخی منابع،(12) علاوه بر بودجه سالیانه ای که مجلس برای صدا وسیما تعیین می کند ، این سازمان از راه های دیگر هم چون فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی، دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران، دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون، درآمد حاصل از روزنامه جام جم و ... کسب در آمد دارد . این در حالی است که گه گاهی ، مدیران این سازمان از کم بود بودجه می نالند؛ بدون این که توضیح دهند با همین منابع هنگفت تا کنون چه کارهایی کرده اند که باعث گسترش روز افزون فرهنگ و هنر لا اله الا الله شده باشد . الآن صدا و سیما و بسیاری دیگر از مدیران فرهنگی کشور در برزخ بین اندیشه ی بیلان کاری و اندیشه ی رهبری قرار دارند ! باید این پرسش اساسی را از ایشان پرسید که آیا اصلا به جهاد فرهنگی اعتقاد عملی دارند و یا این که " این خون دل امام و رهبری برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان شیری لابد !! "

پی نوشت ها :

1-      لغت نامه ی مرحوم دهخدا ، ذیل واژه ی " فرهنگ " .

2-      صحیفه امام خمینی « جلد ۳ » صفحه ۳۰۶ .

3-      صحیفه ی نور ج ۱۵ ص .۱۶۰ .

4-      در دیدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى؛ ۱۹ آذر ۱۳۷۹ .

5-      شما می توانید این گونه آه و ناله ها ! را هر هفته و هر روز به گونه ای از طریق رسانه ها مشاهده کنید .

6-      همان !

7-      حضرت‌ آیت‌الله یزدی

 

             عضو محترم‌ فقهاء شورای‌ نگهبان

 

عطف‌ به‌ نامه‌ مورخ‌ 2/4/1379 جنابعالی‌ مبنی‌ بر اینکه‌ آیا عبارت‌ «در صدا و سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، آزادی‌ بیان‌ و نشر افکار با رعایت‌ موازین‌ اسلامی‌ و مصالح‌ کشور باید تأمین‌ گردد» که‌ در صدر اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی‌ آمده‌ است‌، می‌تواند به‌ وسیله‌ قانون‌ عادی‌ تشریح‌ و تعیین‌ گردد؟ و همچنین‌ آیا امکان‌ ایجاد و راه‌ اندازی‌ شبکه‌های‌ خصوصی‌ رادیو و تلویزیون‌ با توجه‌ به‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی‌ وجود دارد یا خیر؟

موضوع‌ با توجه‌ به‌ مادة‌ (18) آئین‌نامه‌ داخلی‌ (شورای‌ نگهبان‌) در جلسة‌ مورخ‌ 6/7/1379 شورای‌ نگهبان‌ مطرح‌ و نظریة‌ تفسیری‌ شورا در خصوص‌ این‌ دو اصل‌ به‌ شرح‌ ذیل‌ اعلام‌ می‌گردد:

الف‌ _ نظریة‌ تفسیری‌ در خصوص‌ اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی:

«مطابق‌ اصل‌ یکصد و هفتاد و پنجم قانون‌ اساسی‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ صدا و سیما زیر نظر مستقیم‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ می‌باشد. بنابراین‌ سیاستگذاری‌، هدایت‌ و تدابیر لازم‌ در همة‌ ابعاد خصوصاً در راستای‌ تحقق‌ آزادی‌ بیان‌ و نشر افکار با رعایت‌ موازین‌ اسلامی‌ و مصالح‌ کشور در همة‌ شئون‌ و مراتب‌ که‌ در صدر اصل‌ مذکور به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌ از اختیارات‌ اختصاصی‌ آن‌ مقام‌ می‌باشد.»

ب‌ _ نظریة‌ تفسیری‌ در خصوص‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی:

«مطابق‌ نصّ صریح‌ اصل‌ چهل‌ و چهارم قانون‌ اساسی‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ رادیو و تلویزیون‌ دولتی‌ است‌ و تأسیس‌ و راه‌ اندازی‌ شبکه‌های‌ خصوصی‌ رادیوئی‌ و تلویزیونی‌ به‌ هر نحو، مغایر این‌ اصل‌ می‌باشد.

بدین‌ جهت‌ انتشار و پخش‌ برنامه‌های‌ صوتی‌ و تصویری‌ از طریق‌ سیستمهای‌ فنی‌ قابل‌ انتشار فراگیر (همانند ماهواره‌، فرستنده‌، فیبرنوری‌ و غیره‌) برای‌ مردم‌ در قالب‌ امواج‌ رادیوئی‌ و کابلی‌ غیر از سازمان‌ صدا و سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ خلاف‌ اصل‌ مذکور است.»

دبیر شورای‌ نگهبان _ احمد جنتی

8-      اصل‏ یکصد و هفتاد و پنجم ( اصلاحی 1368 ): در صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، آزادی‏ بیان‏
و نشر افکار با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ و مصالح‏ کشور باید تأمین‏ گردد. نصب‏ و
عزل‏ رئیس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ با مقام‏ رهبری‏ است‏ و
شورایی‏ مرکب‏ از نمایندگان‏ رئیس‏ جمهور و رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ و مجلس‏ شورای‏
اسلامی‏ ( هر کدام‏ دو نفر ) نظارت‏ بر این‏ سازمان‏ خواهند داشت‏. خط مشی‏ و
ترتیب‏ اداره‏ سازمان‏ و نظارت‏ بر آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.

9-      رجوع کنید به وبلاگ هنر ولایی و هنر ولایت، پست  فرهنگ و هنر لا اله الا الله : qomi313.persianblog.ir .

10-    دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .

11-   بیانات در تاریخ 22. 01 .69 .

12-   دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.