محمد قمی : سخن از
فرهنگ است و فرهنگ سخن . فرهنگ کشورم در بیان سخن . آبروی کشورم در گرو فرهنگش است
و فرهنگ کشورم به اعتبار سخن . ملامت نکنید که ارتباط پژوهان ، فرهنگ را چیزی جز
زبان ندانسته اند ؛ زبان گفتار ، زبان تصویر ، زبان صدا و ... . فرهنگ که پهلوی
زبانان فرهنج اش می خواندند و ما به معنای علم و ادب و تعلیم و تربیت اش دانیم (1)
، به قدری مهم است که فرهنگ ما چیزی جز آیین ما – اسلام شیعه ی دوازه امامی – نیست
و نخواهد بود .
فرهنگ، اما در کشور
انقلابی ما همان است که پیر فقید جمارانی مان به آن گوش زد می کنند ؛ « فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و
بدبختیهای ملت است » (2) و یا « استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن
نشأت می گیرد » (3) و آن جا که رهبر فرهیخته ام فرماید : « ایـن جـزو وظـایف دولـت
اسلامى است که دراین آشـفته بازار احتمالى, یا حتى غیر آشفته بازار, در بازار عرضه
فرهنگ وعقیده و اخـلاق, نگذارد عائله ى او یعنى ملت دچار گمراهى بشوند, یعنى همان
احساسى را کـه انسان نسبت به زن و بچه خودش دارد, همان را باید نسبت به دیگران هم
داشـته باشد »(4) . فرهنگ در کلام امام و
رهبری ، چیزی نیست شبیه ملعبه ی کودکان ، برنج طارم و یا اقتصاد تکنوکراتیزه! ؛
چیزی نیست شبیه کالاهای ظاهرا اساسی که وقت احتکار ، با تنظیم بازار بتوان سامان
داد ؛ جان سخن است و آبروی و هستی ما .
به نظر شما حال
فرهنگ چه طور است ؟ ... خوب است ؟ الحمدلله ! ... پس چرا من این قدر دارم قلم
فرسایی می کنم و خودم را خسته و شما را آزرده ؟! من که باشم ؟ اگر خوب است پس این
خون دل امام و رهبری برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان
شیری لابد !! ... چه ؟! ... خوب نیست ؟ شما فکر نمی کنید تنتان به گروه فشار خورده
باشد ؟! ... مگر نمی بینید که جان کَنندگان عرصه ی " کار فرهنگی " و یا
" فرهنگ سازی " از بس دویده اند و وقت آه کشیدن هم ندارند ، این همه
بیلان کاری وn میلیارد میلیارد
میلیارد در جهت همان کار فرهنگی ریخته اند و پاشیده اند ؟! (5) مگر نمی بینید که
تا یک تقّ به یک توقّ دیگر مایل می شود آقایان ، داد فرهنگ می زنند و فرهنگ
داااااااااد را در جامعه طنین افکن می کنند ، هان ؟! کافی است رهبری ، ذره ای از
یک جایی در مکانی که ظاهرا از دست مدیر فرهنگی مربوطه در رفته است ، اظهار خوشنودی
کنند ! ... تا مدت ها روزنامه ای نیست ، سایت خبری ای نیست و مصاحبه ای نیست که که
در آن خود نمایی و لعن به منتقدین از جانب همان مدیر فرهنگی نباشد .(6) آری !
مسأله ، مسأله ی بیلان کار است و آمار های دهن پر کن ؛ برای چه ؟ برای پست ، برای
مقام ، برای ترفیع . به قول شکسپیر : ماندن یا نماندن ، مسأله این است ! نه ؟!
راه حل چیست ؟ ...
گروه فشار ؟! فشار از جانب مجلس و یا اصلاح چندین باره ی چندین قانون مندرس ؟ خون
دل رهبری ؟ من این گونه فکر نمی کنم ! چرا ؟! ... چون این ها اگر اثری داشته
باشند، مقطعی و گذراست و یا ناقص است و آن طور که باید و شاید باشد نیست و باید به
دنبال ایجاد یک موج بود . آیا عیب نیست که در کشور ما که انقلابش ، یک انقلاب
فرهنگی بود ، در عرصه ی مدیریت فرهنگی ، لنگ بزنیم ؟ آیا درست است که در مملکتی که
رهبرش یک فرد فرهنگی و صاحب نظر در حوزه ی فرهنگ است ، این همه دستگاه فرهنگی ، از
فرهنگ ، تنها بیلان کار بهفمند و کمیت و نه کیفیت ؟! آیا این که میلیارد ها
میلیارد ، سرمایه ی ملی در قالب بودجه ی دستگاه های فرهنگی خرج شود بدون این که
اثر بنیانی مثبت و محسوسی داشته باشد ، چیز صحیحی است ؟! در علم مدیریت ، مدیریت
را گاه به « علم استفاده از کمترین منابع برای رسیدن به هدف » معنا کرده اند . حال
شما حساب کنید که اگر مدیران کشور ، به این اصل اساسی مدیریت عمل می کردند ، چه می
شد !... گر چه ما بهتر این را داریم : جهاد . جهاد یعنی تلاش . مجتهد را به خاطر
این مجتهد می گویند که در راه فهم بیشتر و بهتر از دین تلاش می کند . جهاد در هر
عرصه ای که به دست اندر کاران آن تزریق شد ، باعث گشایش مشکلات دوران های سخت
گردید . جهاد دفاعی در عرصه ی دفاع مقدس و جهاد سازندگی در برهه ی پس از جنگ و جهاد علمی در سال های اخیر از
نمونه های خوب این قضیه است . جامعه ی ما تشنه ی جهاد فرهنگی است ؛ تشنه ی مردانی
مانند همت و باکری و زین الدین و صیاد شیرازی و ... که واقعا بدون ادعا و با
بیشترین بازدهی و با کمترین استفاده از منابع ، مجموعه ی زیر نظر خود را اداره می
کردند .
اگر به حق در بین
سازمان های فرهنگی کشور بنگریم ، بدون شک خواهیم دید که همه ی دستگاه ها و سازمان
های فرهنگی یک طرف و صدا و سیما هم یک طرف . صدا و سیما به دلیل این که بر اساس
تفسیری که شورای نگهبان قانون اساسی داده است (7) ، تنها " رادیو ، تلوزیون
" کشور است که حق فعالیت را دارد و به خاطر این که هم صوتی و است و هم تصویری
و مهم ترین و تأثیر گذار ترین رسانه ی کشور است و به خاطر حساسیتی که دارد بر اساس
اصل 175 قانون اساسی (8) ریاستش توسط رهبر انتخاب می گردد . اما داشتیم در مورد
جهاد فرهنگی صحبت می کردیم . قبل از انقلاب ، این سازمان بر اساس سیاست های
آبگوشتی و ضد دین پادشاهی وقت ، وضعیتش مشخص بود . در بعد از انقلاب ، مدیران این
سازمان تا توانسته اند به بحث کمیت پرداخته اند تا کیفیت ؛ چه در آن زمان که تنها
دو شبکه ی تلوزیونی بود و چه اکنون که شماره ی تعداد از دست نگارنده در رفته است !
مدیران این سازمان همانند بسیاری از مدیران سازمان های فرهنگی دیگر در گیر و دار
بیلان کار و روحیه ی ضد جهادی در عرصه ی گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا
الله (9) هستند . آرم صدا و سیما از دو " لا " و آرم جمهوری اسلامی و
چشم چپ تشکیل شده است .(10) این دو " لا " به معنای نه به شرق و نه به
غرب است . نگارنده به دنبال این نیست که بگوید مدیران این سازمان و سیاست گذاران
آن دنباله روی سیاست های غرب اند ؛ ولی متأسفانه آن گونه که باید و شاید در عرصه ی
گسترش و مدیریت فرهنگ و هنر لا اله الا الله موفق نبوده اند . ما الآن در یک جنگ
نا برابر در عرصه ی رسانه ای دنیا هستیم . در یک شرایط جنگی قرار داریم که اگر
غفلت کنیم قافیه را باخته ایم . اگر با سیاست بازی ، تجاهل ، سلیقه و نه حق مداری
و تنگ نظری بخواهیم حکم رانی کنیم ، قافیه را باخته ایم . یک جهاد گر فرهنگی اگر
مدیر باشد ، این طور نیست که شب و روز دم از " رسانه ی ملی " بزند ولی
آن گونه که دلش بخواهد از سرمایه های فرهنگی ، هنری کشور استفاده کند .
« بدون
جهاد، هیچ دشمنى از صحنه عقبنشینى نخواهد کرد، و جهاد هم جز با اتحاد و وحدت و
هماهنگى، امکانپذیر نیست. جهاد، عبارت از جهاد نظامى، جهاد سیاسى و جهاد فرهنگى
است. این هر سه، جهاد است. » نمی دانم وقتی که رهبری این جمله را در دیدار با اعضای
حزب وحدت اسلامی افغانستان (11) ایراد می کردند ، نسبت به کیفیت کار سازمان های
فرهنگی کشور به خصوص صدا و سیما ، چه نظری داشتند و اکنون چه نظری دارند ... ایشان
صراحتا فرمودند که بدون جهاد ، دشمن عقب نشینی نخواهد کرد ؛ خوب ! این یعنی که اگر
صدا و سیما جهادی عمل می کرد اکنون دشمن در عرصه ی رسانه ، عقب نشینی محسوس می کرد
. ممکن است که سیاست گذاران این سازمان این گونه جواب بدهند که وقتی دشمن باعث قطع
شبکه های ما بر روی ماهواره ها می شوند ، پس این جز نشانه ی عقب نشینی نیست ، که
باید جواب داد اگر این مقدار موفقیت " شبکه های خبری " را نداشتید دیگر
باید چه می گفتید ؟! تازه این موفقیت نسبی را " شبکه های خبری " ( مانند
پرس تی وی و العالم ) داشته اند ، در موارد غیر خبری چه ؟! آیا وضعیت به گونه ای
هست که مخاطب داخلی در صورتی که ماهواره هم برایش فراهم باشد، برنامه های صدا و
سیما را ترجیح بدهد ؟... آیا برنامه ها و کیفیت آن ها دارای یک مقدار جذابیت و
محتوای غنی هستند که صدا و سیما از بس از این حیث ، خوب عمل کرده باشد که مخاطب
داخلی دیش ماهواره ی خود و رسیور آن را با دست خود از گیرنده جدا و دور انداخته
باشد ؟! ... ممکن است که جواب دهند که بعضی به خاطر شبکه های غیر اخلاقی ، ماهواره
می بینند که باید گفت مگر چه قدر از مخاطبان داخلی این گونه اند ؟ مگر این نیست که
بر اساس برخی از تحقیقات حد اقل 30 الی 40 درصد دارای ماهواره اند ؟! یعنی این که
...؟!
جهاد
فرهنگی پیشکش ! الآن متأسفانه به گونه ای شده است که اگر یک فردی که تا دیروز در
برنامه های صدا و سیما با عظمت به عنوان کارشناس یاد می شد ، امروز به خاطر یک
انتقاد کوچک ، از سوی حوزه ی ریاست ممنوع التصویر می شود !
بر
اساس برخی منابع،(12) علاوه بر بودجه سالیانه ای که مجلس برای صدا وسیما تعیین می
کند ، این سازمان از راه های دیگر هم چون فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات
بازرگانی، دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران، دریافت مبلغی با
عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون، درآمد حاصل از
روزنامه جام جم و ... کسب در آمد دارد . این در حالی است که گه گاهی ، مدیران این
سازمان از کم بود بودجه می نالند؛ بدون این که توضیح دهند با همین منابع هنگفت تا
کنون چه کارهایی کرده اند که باعث گسترش روز افزون فرهنگ و هنر لا اله الا الله
شده باشد . الآن صدا و سیما و بسیاری دیگر از مدیران فرهنگی کشور در برزخ بین اندیشه ی بیلان
کاری و اندیشه ی رهبری قرار دارند ! باید این پرسش اساسی را از ایشان
پرسید که آیا اصلا به جهاد فرهنگی اعتقاد عملی دارند و یا این که " این خون دل امام و رهبری
برای یک جمهوری اسلامی دیگر است در جای دگر از این کاهکشان شیری لابد !! "
پی نوشت ها :
1- لغت نامه ی مرحوم دهخدا ، ذیل واژه ی " فرهنگ " .
2- صحیفه
امام خمینی « جلد ۳
» صفحه ۳۰۶ .
3- صحیفه
ی نور ج ۱۵
ص .۱۶۰ .
4- در
دیدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى؛ ۱۹ آذر ۱۳۷۹ .
5- شما می توانید این گونه آه و ناله ها ! را هر هفته و هر روز
به گونه ای از طریق رسانه ها مشاهده کنید .
6- همان !
7- حضرت
آیتالله یزدی
عضو محترم فقهاء شورای نگهبان
عطف به
نامه مورخ 2/4/1379 جنابعالی مبنی بر اینکه آیا عبارت «در صدا و سیمای
جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و
مصالح کشور باید تأمین گردد» که در صدر اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی
آمده است، میتواند به وسیله قانون عادی تشریح و تعیین گردد؟ و همچنین
آیا امکان ایجاد و راه اندازی شبکههای خصوصی رادیو و تلویزیون با توجه به
اصل چهل و چهارم قانون اساسی وجود دارد یا خیر؟
موضوع
با توجه به مادة (18) آئیننامه داخلی (شورای نگهبان) در جلسة مورخ
6/7/1379 شورای نگهبان مطرح و نظریة تفسیری شورا در خصوص این دو اصل به
شرح ذیل اعلام میگردد:
الف _
نظریة تفسیری در خصوص اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی:
«مطابق
اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران صدا و
سیما زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری میباشد. بنابراین سیاستگذاری، هدایت
و تدابیر لازم در همة ابعاد خصوصاً در راستای تحقق آزادی بیان و نشر افکار
با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور در همة شئون و مراتب که در صدر اصل مذکور
به آن اشاره شده است از اختیارات اختصاصی آن مقام میباشد.»
ب _
نظریة تفسیری در خصوص اصل چهل و چهارم قانون اساسی:
«مطابق
نصّ صریح اصل چهل و چهارم قانون اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران رادیو
و تلویزیون دولتی است و تأسیس و راه اندازی شبکههای خصوصی رادیوئی و
تلویزیونی به هر نحو، مغایر این اصل میباشد.
بدین
جهت انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل
انتشار فراگیر (همانند ماهواره، فرستنده، فیبرنوری و غیره) برای مردم در
قالب امواج رادیوئی و کابلی غیر از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی
ایران خلاف اصل مذکور است.»
دبیر
شورای نگهبان _ احمد جنتی
8- اصل یکصد و هفتاد
و پنجم ( اصلاحی 1368 ): در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان
و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح
کشور باید تأمین گردد. نصب و
عزل رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی
ایران با مقام رهبری است و
شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس
قوه قضائیه و مجلس شورای
اسلامی ( هر کدام دو نفر ) نظارت بر این
سازمان خواهند داشت. خط مشی و
ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون
معین می کند.
9- رجوع کنید به وبلاگ هنر ولایی و هنر ولایت، پست فرهنگ و هنر لا اله الا الله : qomi313.persianblog.ir .
10-
دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و
سیمای جمهوری اسلامی ایران .
11- بیانات در تاریخ 22. 01 .69 .
12- دانشنامه ی ویکی پدیا – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .