محمد قمی  Mohammad Qomi

بسم الله الرحمن الرحیم
* محمد قمی
* بنده عاصی خدا
* سطح سه حوزه
* کارشناسی ارشد علوم سیاسی
* کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
* کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
* علاقه مندی ها : عکاسی ، مهندسی فرهنگی ، نغمه سازی ، سیاست ، گرافیک ، شعر ...
* اولین مقاله سیاسی فرهنگی خود را در سن 16 سالگی به چاپ رساندم .
+ از نظرات سازنده و انتقادات منصفانه خود مرا بهره مند سازید .
ــ از این که اهل گذاشتن کامنت های نا سزا و بی ادبانه و ... نیستید متشکرم .

* MohammadQomi
* Favorites: Photography, Cultural Engineering, Music, Policy, Graphic, Poetry and etc
* My first article has been printed in a mass medium, when I was 16
* Please leave comments with appropriate contents

* محمد قمی
* المفضلات: فتوغرافی، الهندسة الثقافیة، الموسیقی، الساسة، الرسومات، الشعر و...
* نشرت مقالتی الاولی بوسیلة اعلامیة فی 16.
* شکرا لمراعتکم فی رعایة الادب و الاحترام فی التعلیقات.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است


                

محمد قمی: زیاد نمی خواهم مزاحمتان بشوم. بهانه ی این نوشته ی بنده، اشاره ی مهم و بسیار شنیدنی رهبری در جریان دیدار با دانشجویان در تاریخ 01/05/93 است. رهبری در رابطه با سخن یکی از دانشجویان - که از شیوه ی کنونی سربازی و رابطه ی آن با ازدواج گله کرده بود فرمودند: « ازدواج جوانان، موضوع مهمی است که بی تفاوتی نسبت به آن در جامعه، ممکن است تبعات ناخوشایندی را در آینده، به همراه داشته باشد. راه حل مشکل سربازی برای ازدواج جوانان، کوتاه کردن مدت زمان آن نیست و باید شیوه های دیگری به کار گرفته شود اما مهمتر از آن، انگیزه برای ازدواج در میان جوانان است، که نباید کاهش یابد».(1) نگارنده معتقد است که این اشاره در واقع اشاره به یکی از دلایل محکم حذف نظام اجباری سربازی و جایگزین کردنش با نظام داوطلبی است؛ مخصوصا این بخش از سخن ایشان: « راه حل مشکل سربازی برای ازدواج جوانان، کوتاه کردن مدت زمان آن نیست و باید شیوه های دیگری به کار گرفته شود»...

بنده در طی مقاله ای با عنوان "یادگار رضا میر پنج را بفرستید پیش خودش!"، با اشاره به چندین اصل قانون اساسی و همچنین بند دوم سیاست های کلی جمعیت که به تصویب مقام رهبری رسیده است(2)، دلایل حذف حالت اجباری خدمت سربازی را تشریح کرده بودم که اتفاقا یکی از محور های اصلی این مقاله، تأکید بر مساله ی ازدواج و تبعات ناگوار نظام اجباری بر این مهم بود. این حقیر، در مقاله ی مذکور با اشاره به تحقیقی که مرکز پژوهش های مجلس(3) ( که در مرداد سال 92 منتشر شد ) نوشته بودم که بر اساس این تحقیق، هر چه زود تر باید نظام اجباری حذف و نظام داوطلبی باید جایگزین گردد. مرکز پژوهش ها، در آن تحقیق خود چند سبک جایگزین سربازی اجباری را معرفی کرده بود و در آخر، بر الگوی سربازی داوطلبی بسیجی چابک ( داوطلبانه در عین این که عضو نیروی مقاومت بسیج باشیم، سرباز شغلی هم باشیم ) تأکید کرده بود. ولی مشکل این است که اراده ای از سوی مسئولین مربوط مخصوصا نمایندگان مجلس که خطاب اصلی مقاله ی قبلی با ایشان بود دیده نمی شود! دلم نمی خواست که بگویم... ولی، - با عرض معذرت از محضر رهبری و خوانندگان گرامی محل سگ هم برای این گونه اعتراض ها و سخنانی که رایگان نیستند و بر اساس دلایل عقلی و قانونی می باشند، گذاشته نمی شود!

نمی دانم! شاید پلیس و همه ی نهاد هایی که منافع سازمانیشان در گرو نظام اجباری است، باعث ادامه ی این وضع ناهنجار اند... شاید هم نمایندگان مجلس، به اهمیت این موضوع واقف نیستند... شاید هم... . این را باید بدانیم که برخی از مسئولین، بی لیاقتی و بی عرضگی خود را در باره ی تامین امنیت و تامین نیروی انسانی مورد نیاز، از محل به خطر انداختن سرنوشت افراد جامعه جبران می کنند!...

بنده فکر می کنم که باید اوضاع را طوری کرد که افراد جامعه، بهانه ای برای ازدواج نکردن نداشته باشند؛ با این وضعیتی که آقایان با لیاقت! و پویندگان راه رضا میرپنج به وجود آورده اند، نباید از وضعیت آمار جرم و جنایت اخلاقی و محکومیت های کیفری تعجب کرد! چون بر اساس پژوهش هایی از قبیل همین تحقیق مرکز پژوهش های مجلس از جمله موانع اصلی و اساسی ازدواج نکردن و یا سستی پیمان ازدواج، حالت اجباری سربازی است و نه مدت سربازی؛ هم چنان که رهبری فرمودند: «راه حل مشکل سربازی برای ازدواج جوانان، کوتاه کردن مدت زمان آن نیست...».

 

برای ارایه ی توضیح بیشتر از این حقیر لطفا به مقاله ی «یادگار رضا میر پنج را بفرستید پیش خودش» در: m-q.ir مراجعه کنید.

1- برگرفته از سایت leader.ir .

2- بند دوم: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.

3- مراجعه کنید به نشانی: rc.majlis.ir/fa/news/show/853398 .

دانلود فایل تحقیقی مرکز پژوهش های مجلس:
حجم: 353 کیلوبایت

محمد قمی
۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر


                                   //bayanbox.ir/id/808869629348759747?view


محمد قمی: واقعیت این است که درباره ی مسئله و معضل سربازی، باید واقعیت ها را در نظر گرفت. واقعیت این است که نباید به خاطر بی لیاقتی و خیانت عده ای، سرمایه ی جوان و پر انرژی کشور به هدر رود. هر جامعه ای از افراد تشکیل می شود؛ پس نباید کاری کرد که فرد، دچار حالت غیر عادی شود، زیرا در این صورت، کل جامعه از این فرد تأثیر می گیرد...

نظام سربازی کنونی، یادگار رضا میرپنج قلدر است که متاسفانه تا کنون، حالت اجباری آن مانده و دست نخورده است. میرپنج ملعون برای تشکیل ارتش یک دست، اقدام به متحد کردن مسلحین عشایری کرد. هنگامی که رضا میرپنج لایحه ی سربازی را به مجلس برای تصویب فرستاده بود، علما و عقلای بسیاری به مخالفت با این اقدامی که "از غیر از شخصی مانند رضا قلدر صادر نمی شد"، برخاستند؛ از جمله آیت الله نور الله اصفهانی که به خاطر قیام علیه این اقدام قلدارانه، سرانجام به شهادت رسید. اعضای آن زمان حوزه ی علمیه ی تهران طی نامه ای خطاب به ایشان نوشته بودند: « تمام آقایان حجج اسلام و حصون ایمان دامت برکاتهم از امورات شخصیه و مشاغل نوعیه خود دست برداشته‌اند و متفقا به کلمه واحده در مقام جلوگیری از هر قبیل قوانینی که به خلاف قوانین مقدسه اسلام وضع شود قیام و اقدام دارند، بالاخص در قضیه نظام اجباری که فوق العاده از تحمل خارج و طاقت فرساست. امید است که به همم عالیه آن ذوات مقدسه ( ائمه ی اطهار ) و جدیت کامله و پافشاری، رفع و دفع این قانون جابرانه و خانمان ویران‌کن شود.» ( کتاب‌ اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، موسی نجفی، صفحات ۲۶۸-۲۴۲   (

در این نوشتار، بنده با ذکر دلایلی چند، ضرورت حذف "فوری" این روند نا درست و جای گزینی سربازی نا اجباری و داوطلبی را در دو بخش تشریح می کنم. خطاب اصلی و اولی بنده در این مقاله، نمایندگان محترم مجلس است؛ نمایندگان، بر اساس اصل شصت و هفتم قانون اساسی، با تکیه بر شرف انسانی خودشان قسم خورده اند که پاسدار حریم‏ اسلام‏ و نگاهبان‏ دستاوردهای‏ انقلاب‏ اسلامی‏ ملت‏ ایران‏ و مبانی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ باشند، ودیعه‏ای‏ را که‏ ملت‏ به‏ آن ها سپرده‏ به‏ عنوان‏ امینی‏ عادل‏ پاسداری‏ کنند‏ و در انجام‏ وظایف‏ وکالت‏، امانت‏ و تقوی‏ را رعایت‏ نمایند‏ و همواره‏ به‏ استقلال‏ و اعتلای‏ کشور و حفظ حقوق‏ ملت‏ و خدمت‏ به‏ مردم‏ پایبند باشند، از قانون‏ اساسی‏ دفاع‏کنند‏ و در گفته‏ ها و نوشته‏ ها و اظهارنظرها، استقلال‏ کشور و آزادی‏ مردم‏ و
تأمین‏ مصالح‏ آنها را مد نظر داشته‏ باشند؛ و بر اساس اصل هشتاد و چهارم، در برابر تمام ملت مسئول اند...

 

بخش اول: نا هم خوانی و  یا تعارض و تنافی سربازی اجباری با قانون اساسی:

 

اصل‏ دوم: جمهوری اسلامی‏، نظامی‏ است‏ بر پایه‏ ایمان‏ به‏:
1- خدای‏ یکتا ( لااله‏ الاالله‏ ) و اختصاص‏ حاکمیت‏ و تشریع به‏ او و لزوم‏ تسلیم‏ در برابر امر او:

بر اساس این بند، سربازی اجباری، به دلیل این که یک مانع جدی در برای تسلیم بودن در برابر اوامر الهی ( ازدواج، به گناه آلوده نشدن و اساسا بندگی محض خدا ) است باید حذف شود. لا اله الا الله یعنی هیچ پرستیده ای جز الله نیست؛ یکی از عوارض سربازی اجباری این است که فرد را در گردابی از پرستش خدایانی غیر از الله می اندازد؛ هم چنان که چه قبل از شروع سربازی و چه در حین انجام آن، باید هر لحظه، ترس و واهمه داشته باشد که دچار غضب عوامل دارای نفوذ، نشود... البته، بدیهی است که دستورات مطابق شرع و اخلاق اسلامی بالا دستی ها شامل این قاعده نیست.

 

2- وحی‏ الهی‏ و نقش‏ بنیادی‏ آن‏ در بیان‏ قوانین‏:

 

بر اساس این بند، قرآن کریم که دستاورد وحی الهی است، فرمان به پرستش محض الله و عدم معصیت او داده و همچنان که گذشت، سربازی اجباری با این قضیه، از باب مقدمه ی واجب نا سازگار است.

 

6- کرامت‏ و ارزش‏ والای‏ انسان‏ و آزادی‏ توام‏ با مسئولیت‏ او در برابر خدا، که‏ از راه‏ : الف‏ - اجتهاد مستمر فقهای‏ جامع الشرایط بر اساس‏ کتاب‏ و سنت‏ معصومین‏ سلام‏ الله‏ علیهم‏ اجمعین‏، ب‏ - استفاده‏ از علوم‏ و فنون‏ و تجارب‏ پیشرفته‏ بشری‏ و تلاش‏ در پیشبرد آنها، ج‏ - نفی‏ هر گونه‏ ستمگری‏ و ستم‏ کشی‏ وسلطه‏ گری‏ و سلطه‏ پذیری‏، قسط و عدل‏ و استقلال‏ سیاسی‏ و اقتصادی‏ و اجتماعی‏ و فرهنگی‏ و همبستگی‏ ملی‏ را تأمین‏ می‏ کند:

 

بسیار تجربه شده و شنیده شده و اثبات شده است که سربازی اجباری و این روند و نظام کنونی سربازی، هم با کرامت و ارزش والای انسان در تضاد است و هم آزادی مشروع او را محدود و لگد مال می کند؛ کرامت و ارزش والای انسان این نیست که "مسئولین جمهوری اسلامی" دو سال از بهترین سال های عمر او را اجبارا هدر داده، به بهانه ی این که این خدمت، "مقدس" است!! و کشور نیاز دارد... این چه مقدسی است که باعث این همه عوارض نا مطلوب می شود؟! پس چرا معصوم فرمود: لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام؟ مگر این از قواعد پر کاربرد فقهی نیست؟! بر اساس همین بند نیز، باید سربازی اجباری را حذف کرد، چون هم "ستم گری" است و هم "ستم کشی"؛ و با قسط و عدل و استقلال اجتماعی و هم بستگی ملی، نا سازگار است، چون وقتی یک فردی دچار روند کنونی سربازی می شود، بر اساس بسیاری از تحقیقاتی که شده ( از جمله پژوهش های مجلس )، دچار بسیاری از عوارض نا مطلوب دیگر نیز می شود.


اصل‏ سوم: دولت‏ جمهوری اسلامی‏ ایران‏ موظف‏ است‏ برای‏ نیل‏ به‏ اهداف‏ مذکور در اصل‏ دوم‏، همه‏ امکانات‏ خود را برای‏ امور زیر به‏ کار برد:‎‎‎‎‎‎

1- ایجاد محیط مساعد برای‏ رشد فضایل‏ اخلاقی‏ بر اساس‏ ایمان‏ و تقوی‏ و
مبارزه‏ با کلیه‏ مظاهر فساد و تباهی‏:

 

چه گونه می توان با روند کنونی سربازی ( که مانع ازدواج و سیر طبیعی زندگی انسان است ) و چند عامل دیگر که موضوع این نوشتار نیستند، انتظار داشت که دولت، محیط برای رشد فضایل اخلاقی و بر اساس ایمان و تقوی را فراهم کند؟ خود همین روند مذکور در بعضی موارد باعث عوارضی از قبیل مظاهر فساد و تباهی شده است!!

 

4- تقویت‏ روح‏ بررسی‏ و تتبع و ابتکار در تمام‏ زمینه‏ های‏ علمی‏، فنی‏،
فرهنگی‏ و اسلامی‏ از طریق‏ تأسیس‏ مراکز تحقیق‏ و تشویق‏ محققان‏:

 

بر اساس تحقیقات انجام شده، یکی از موانع ادامه ی تحصیل و بی انگیزگی، همین سربازی اجباری است و چه گونه دولت می تواند این موارد را تقویت کند و محققین مشمول سربازی را تشویق کند در حالی که آن ها یکی از مصیبت ها و موانع بزرگ زندگیشان همین سربازی اجباری است؟ آیا باعث بی انگیزگی و یا حد اقل کم انگیزگی نمی شود؟...

 

15- توسعه‏ و تحکیم‏ برادری‏ اسلامی‏ و تعاون‏ عمومی‏ بین‏ همه‏ مردم‏:

 

یکی از عوارض این مانع بزرگ، مشغول شدن ذهن مشمولین و بعد کاهش آستانه ی تحمل و بعد دریده شدن و لگد مال شدن روابط سالم اجتماعی و در مواردی افسردگی و اقدام به بزه کاری ها است...

 

اصل‏ چهارم: ‎‎‎‎‎ کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر اینها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد. این‏ اصل‏ بر اطلاق‏ یا عموم‏ همه‏ اصول‏ قانون‏ اساسی‏ و قوانین‏ و مقررات‏ دیگرحاکم‏ است...

 

کلیه ی قوانین و ساختار هنجاری جامعه باید بر اساس موازین اسلامی باشد و از جمله ی این موازین، رعایت حقوق اساسی مانند آزادی مشروع و حق انتخاب سرنوشت و "عدم دخالت دیگری در سرنوشت کس دیگر" و قواعدی هم چون لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام است...

 

اصل‏ نهم: در جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ آزادی‏ و استقلال‏ و وحدت‏ و تمامیت‏ اراضی‏
کشور از یکدیگر تفکیک‏ ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه‏ دولت‏ و آحاد ملت‏ است‏. هیچ‏
فرد یا گروه‏ یا مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ استفاده‏ از آزادی‏، به‏ استقلال‏
سیاسی‏، فرهنگی‏، اقتصادی‏، نظامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ ایران‏ کمترین‏ خدشه‏ ای‏ وارد
کند و هیچ‏ مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ حفظ استقلال‏ و تمامیت‏ ارضی‏ کشور
آزادیهای‏ مشروع‏ را، هر چند با وضع قوانین‏ و مقررات‏، سلب‏ کند:

 

به نظر نگارنده، اگر هیچ دلیل دیگری جز همین اصل و اصل بعدی نبود، فقط با همین اصل می توانستیم کل ساختار سربازی ظالمانه ی اجباری را زیر سئوال ببریم!...

 

اصل‏ دهم: از آنجا که‏ خانواده‏ واحد بنیادی‏ جامعه‏ اسلامی‏ است‏، همه‏ قوانین‏ و
مقررات‏ و برنامه‏ریزیهای‏ مربوط باید در جهت‏ آسان‏ کردن‏ تشکیل‏ خانواده‏،
پاسداری‏ از قداست‏ آن‏ و استواری‏ روابط خانوادگی‏ بر پایه‏ حقوق‏ و اخلاق‏
اسلامی‏ باشد:

 

همان طور که می دانیم، سربازی اجباری و روند کنونی آن یکی از عوامل اصلی عدم ازدواج و یا به تأخیر افتادنش و هم چنین نا استواری روابط خانوادگی و اخلاق اسلامی است.

 

اصل‏ بیست و یکم: دولت‏ موظف‏ است‏ حقوق‏ زن‏ را در تمام‏ جهات‏ با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ تضمین‏ نماید و امور زیر را انجام‏ دهد:‎‎‎‎‎

1- ایجاد زمینه‏ های‏ مساعد برای‏ رشد شخصیت‏ زن‏ و احیاء حقوق‏ مادی و معنوی او:

 

آیا داشتن همسری که دغدغه ی سربازی اجباری و بیگاری دو ساله را نداشته باشد و کنارش باشد و به وضعش رسیدگی کند و این که مادری، استرس و دغدغه ای از لحاظ دو سال تلف شدن عمر و ندیدن را نداشته باشد و در اندیشه ی زندگی و سرنوشت پسرش نباشد و داشتن یک پدری بدون دغدغه و عوارض سربازی اجباری، از حقوق زن نیست؟... آیا در وضعیت کنونی، شخصیت زن از سوی این گونه سربازی، خدشه دار نمی شود؟

 

اصل‏ بیست و هشتم: هر کس‏ حق‏ دارد شغلی‏ را که‏ بدان‏ مایل‏ است‏ و مخالف‏ اسلام‏
و مصالح‏ عمومی‏ و حقوق‏ دیگران‏ نیست‏ برگزیند. دولت‏ موظف‏ است‏ با رعایت‏ نیاز
جامعه‏ به‏ مشاغل‏ گوناگون‏، برای‏ همه‏ افراد امکان‏ اشتغال‏ به‏ کار و شرایط
مساوی‏ را برای‏ احراز مشاغل‏ ایجاد نماید:

 

چگونه می شود که هم سربازی را اجباری کرد و هم "شرایط مساوی" را برای احراز مشاغل ایجاد کرد؟!... ( دقت کنید )

 

اصل‏ چهل و سوم: برای‏ تأمین‏ استقلال‏ اقتصادی‏ جامعه‏ و ریشه‏ کن‏ کردن‏ فقر و محرومیت‏ و برآوردن‏ نیازهای‏ انسان‏ در جریان‏ رشد، با حفظ آزادی‏ او، اقتصاد جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ بر اساس‏ ضوابط زیر استوار می‏ شود:

1- تأمین‏ نیازهای‏ اساسی‏: مسکن‏، خوراک‏، پوشاک‏، بهداشت‏، درمان‏،آموزش‏ و پرورش‏ و امکانات‏ لازم‏ برای‏ تشکیل‏ خانواده‏ برای‏ همه‏.

 

همان طور که گذشت و همان گونه که می دانیم، روند کنونی سربازی اجباری یکی از موانع اصلی و بزرگ است هم برای تشکیل خانواده و هم برای برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد...

 

اصل‏ پنجاه و ششم: حاکمیت‏ مطلق‏ بر جهان‏ و انسان‏ از آن‏ خداست‏ و هم‏ او،
انسان‏ را بر سرنوشت‏ اجتماعی‏ خویش‏ حاکم‏ ساخته‏ است‏. هیچکس‏ نمی‏ تواند این‏
حق‏ الهی‏ را از انسان‏ سلب‏ کند یا در خدمت‏ منافع فرد یا گروهی‏ خاص‏ قرار دهد و
ملت‏ این‏ حق‏ خداداد را از طرقی‏ که‏ در اصول‏ بعد می‏ آید اعمال‏ می‏ کند.

 

بر اساس این اصل، حکومت نباید به وسیله ی روند ظالمانه ای مانند سربازی اجباری، در حق اساسی "انتخاب سرنوشت" خدشه ای وارد کند ( با قرار دادن مانعی مانند سربازی اجباری بر سر راه افراد، در واقع ما سیر طبیعی زندگی او را دچار اشکال کرده ایم ) و هم چنین بر اساس این اصل، حکومت حق ندارد فردی و یا گروهی ( مانند پلیس و سایر قوای نظامی و انتظامی ) را حاکم بر سرنوشت اجتماعی افراد کند.

 

اصل‏ یکصد و چهل وچهارم: ‎‎‎‎‎ارتش‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ باید ارتشی‏ اسلامی‏ باشد که‏ ارتشی‏ مکتبی‏ و مردمی‏ است‏ و باید افرادی‏ شایسته‏ را به‏ خدمت‏ بپذیرد که‏ به‏ اهداف‏ انقلاب‏ اسلامی‏ مؤمن‏ و در راه‏ تحقق‏ آن‏ فداکار باشند.

 

چه گونه می شود ارتشی اسلامی و مکتبی و مردمی داشت در حالی که روند کنونی سربازی اجباری باعث یک سری اشکالات و عوارض نا مطلوب فردی و اجتماعی است؟!

 

اصل‏ یکصد و پنجاهم: سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامی‏ که‏ در نخستین‏ روزهای‏
پیروزی‏ این‏ انقلاب‏ تشکیل‏ شد، برای‏ ادامه‏ نقش‏ خود در نگهبانی‏ از انقلاب‏ و
دستاوردهای‏ آن‏ پابرجا می‏ ماند...

 

سپاه پاسداران، چه گونه با افرادی که بر اثر روند کنونی سربازی اجباری دچار عوارض مذکور شده اند، از انقلاب و دستاورد های آن پاسداری کند؟!

 

اصل‏ یکصد و پنجاه و یکم: به‏ حکم‏ آیه‏ کریمه‏ "و اعدوا لهم‏ مااستطعتم‏ من‏ قوه ‏و من‏ رباط الخیل‏ ترهبون‏ به‏ عدوالله‏ و عدوکم‏ و آخرین‏ من‏ دونهم‏ لا تعلمونهم‏ الله‏ یعلمهم‏" دولت‏ موظف‏ است‏ برای‏ همه‏ افراد کشور برنامه‏ و امکانات‏ آموزش‏ نظامی‏ را بر طبق‏ موازین‏ اسلامی‏ فراهم‏ نماید، به‏ طوری‏ که‏
همه‏ افراد همواره‏ توانایی‏ دفاع‏ مسلحانه‏ از کشور و نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ را داشته‏ باشند، ولی‏ داشتن‏ اسلحه‏ باید با اجازه‏ مقامات‏ رسمی‏ باشد:

 

این اصل در واقع همان سخن ما را می گوید: هم آموزش نظامی باشد ( و نه 2 سال از بهترین عمر یک جوان را هدر دادن و برای مدت بسیار کوتاه ) و هم بر اساس استدلال های قبلی این حقیر، بر طبق موازین اسلامی ( یعنی بدون زیر پا گذاشتن اصول و حقوق اساسی و شرعی ).

 

اصل‏ یکصد و پنجاه و چهارم: جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ سعادت‏ انسان‏ در کل‏ جامعه‏ بشری‏ را آرمان‏ خود می‏ داند و استقلال‏ و آزادی‏ و حکومت‏ حق‏ و عدل‏ را حق‏ همه‏ مردم‏ جهان‏ می‏ شناسد:

آیا شایسته است طوری باشد که ما در داخل کشورمان طوری عمل کنیم که باعث شویم سعادت مردممان دچار مشکل کنیم، در حالی که این اصل قانون اساسی ما، سعادت انسان را آرمان جمهوری اسلامی ایران معرفی می کند؟

 

بخش دوم: بند دوم سیاست های کلی جمعیت

( ابلاغی مقام معظم رهبری در تاریخ 30 اردی بهشت 93 ):

در مقدمه ی سیاست های کلی جمعیت، از "اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی" و "نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت کشور" سخن به میان آمده است؛ یعنی این که مقام رهبری ( که بر اساس بند یکم اصل صد و ده، تعیین سیاست های کلی نظام بر عهده ی ایشان است) جمعیت را عامل اقتدار و پیشرفت کشور می دانند و این یعنی حذف سربازی اجباری ( که ثابت شده عاملی بر سر راه ازدواج به موقع است و ازدواج هم عامل جمعیت بیشتر و شاداب تر است ) از خواسته های رهبری عزیز است:

بند دوم: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.

 

سخن پایانی با نمایندگان مجلس: بنده ی حقیر هر چه قدر که فکر می کنم، می بینم که هر یک روز تعلل شما عزیزان، مساوی است با یک روز از تمامی عمر کسانی که به واسطه ی این مصیبت دچار مشکل و یا حتی بحران شده و حقوق اساسی آن ها، در قانون اساسی ذکر شده است... خواهش می کنم هنگامی که ان شاء الله به زودی قصد حذف این معضل را داشتید، به هیچ وجه به سخنان و یا فشار امثال پلیس و نیروهای نظامی وقعی ننهید مگر این که در راستای حذف کامل این مشکل باشد ( به دلیل این که آن ها فقط منافع سازمانی خویش را در نظر می گیرند و کاری به عوارض این معضل ندارند).

یک پیشنهاد: مرکز پژوهش های مجلس در مرداد سال گذشته بر پایه پژوهشی به این نتیجه رسیده بود که هر چه زود تر باید این روند کنونی سربازی حذف و روند داوطلبانه جای گزین شود. در بین اشکال پیشنهادی سربازی، الگوی  سربازی داوطلبی بسیجی چابک ( داوطلبانه در عین این که عضو نیروی مقاومت بسیج باشیم، سرباز شغلی هم باشیم ) آورده شده بود و روی این الگو تاکید شده بود. مرکز پژوهش ها، برای این الگو محسناتی را برشمرده است که معایب سربازی حرفه ای ( از جمله محروم ماندن از نیروهای مردمی و داوطلب، ضعف فرهنگ سازی امنیت و دفاع در میان جامعه و جوانان، افزایش بودجه ی نظامی در برخی موارد، ضعف در تربیت جوانان و جامعه پذیری آن ها ) را ندارد از جمله: داوطلبانه و اختیاری بودن - حق انتخاب مکان و محل خدمت - حق انتخاب نوع خدمت متناسب با تخصص و توانایی های داوطلب- بهره مند شدن حقوقی و اقتصادی از مزایای خدمتی - ارتقای عزت نفس و شخصیت انسانی سربازان و افزایش نرخ بهره وری خدمتی؛ که به نظر می رسد الگویی باشد هم بر اساس فرهنگ و شرایط بومی ما و هم این که معایب و خسارات دیگر الگو ها را نداشته باشد.

محمد قمی
۱۶ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹ نظر

                اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم رضوی (ع)


محمد قمی: سخن از فرهنگ، بسیار است... ولی با توجه به سخنان اخیر رهبری در ابتدای سال، و این که ایشان امسال را سال " اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی " نام گذاشته اند، لازم دیدم چند نکته را یاد آور شوم و قبل از این، لازم است که متذکر شوم که نگارنده، نه اصول گرا ( به معنای دسته ی سیاسی ) است و نه اصلاح طلب و نه راست و چپ و دوست دارد که سرباز خوبی برای ولی فقیه باشد:

1- تأکید چندین باره ی رهبری، بر مقوله ی فرهنگ و مهم تر دانستن این مقوله نسبت به اقتصاد، به ما می گوید که با مسأله ی فرهنگ به مانند یک مسأله ی اساسی برخورد کنیم. فرهنگ، همه چیز ماست؛ در حالی که سرمایه و مادیت همه چیز ما نیست؛ بر خلاف غربی ها که مادیت و سرمایه شان همه چیز آن ها است و کافی است که آن را در خطر ببینند و همه چیز و همه کس را به خاطر آن، از بین ببرند... یک فرق اساسی دیگری که ما با آن ها داریم، این است که ما باید اقتصاد را برای تقویت عناصر فرهنگی خودمان به کار ببریم ولی آن ها برای زنده ماندن اقتصاد و مادیت شان، فرهنگ را به خدمت می گیرند؛ نمونه ی بارز این مدعا، هالیوود است.

2- رهبری در جریان آخرین دیدار خود با اعضای خبرگان رهبری، به شدت در باره ی فرهنگ ابراز نگرانی کرده اند؛ این ابراز نگرانی، در پی واکنش برخی از اعضای خبرگان به اوضاع فرهنگی بود. این که چرا وضعیت فرهنگ و مدیریت فرهنگی به این رسیده است، می توانیم به چند عامل اشاره کنیم:

2-1 : همه ی دولت ها به فرهنگ به مثابه دیگر مقوله ها، مانند اقتصاد و ... نگاه کرده و می کنند و بلکه در نظر ایشان، این مقوله، پایین تر از آن هاست! فکر کرده و می کنند که با تصمیمات آنی و بخش نامه ای می توانند این مقوله را رسیدگی کنند؛ در حالی که هم چنان که گذشت، فرهنگ یک مسأله ی اساسی است و به قول رهبری، مانند هوای اطراف ماست که اگر آلوده باشد، ما هم آلوده خواهیم شد.

2-2 : از ابتدای انقلاب، همیشه بین نخبگان دین اندیش اصیل و دین اندیش چپ گرا کش و قوس هایی بوده است؛ هر گاه هر طیفی، قدرت را به دست آورده، خواسته که عناصر فرهنگی جامعه را مطابق میل خود تغییر دهد و در نتیجه، دوگانگی که نه، بلکه چند گانگی و سردرگمی در جامعه ی هدف، به وجود آمده است؛ مانند یک گروه ارکستر، که چند رهبر با چند پارتیتور برایش رهبری می کنند!!

2-3 : ما حتی دفاع هم نمی کنیم!؛ چه برسد به تهاجم... در یک جنگ نا برابر قرار داریم، در حالی که مدیران فرهنگی - اگر نگوییم که آب به آسیاب دشمن می ریزند - کاملا منفعلانه با مظاهر فرهنگ مهاجم برخورد می کنند و از طرفی دیگر با قواعد بازی ای که دشمن طراحی کرده است با دشمن برخورد می کنند، یعنی همان آداب دیپلماتیک و لبخند های دل برانه و سخن از روابط و آشتی با جهان و ... . در حالی که دشمن با سیاست فشار از پایین و چانه زنی از بالا کار خود را به پیش می برد، ما با سیاست منفعلانه، عملا ایده ی دهکده ی جهانی و کشورهای شمال و جنوب آن ها را پذیرفته و با کد خدا هم پیمان می شویم!

2-4 : یک طیفی از ساختار شکنان که در قبل از دهه ی هفتاد تئوریزه شده و در پی دوم خرداد سال 76، به آن ها در قالب های نشریات و بدنه ی دولت، اجازه ی ابراز وجود داده شده بود، هم اکنون و بعد از 24 خرداد سال 92، بیش از گذشته فعال شده اند و نمونه ی فعالیت های آنان، قضیه های " آسمان " و " بهار " است.

2-5 : جنتی - وزیر فرهنگ – قبلا گفته بود که می خواهد راه خاتمی، فتنه گر سال 88 را ادامه دهد و الحق هم که تا آن جایی که توانست در این چند ماه، این راه را ادامه داد. بعد از ابراز نگرانی رهبری نیز، چون می دید که اکنون، هاشمی - مانند دوران کارگزاران – نفوذ خود را ندارد و اکنون نفوذ و محبوبیت رهبری، بیش از پیش است، ترسان و لرزان و با اجرای قاعده ی فرار به جلو، سخن از اطاعت از رهبری به میان آورد. در دوران دوم خرداد، رهبری با یک رییس جمهور و یک مشت مسئولین چموش رو به رو بود که هر چه به آن ها هشدار می داد، آن ها کار خودشان را می کردند... هم چنان که – بنا بر نقل قولی – هاشمی به خاتمی توصیه کرده بود که در برابر خطابات رهبری بگوید چشم ولی کار خود را بکند.

3- ما در عرصه ی مدیریت فرهنگی، فاقد قرار گاه جامع و دیدبان فرهنگی هستیم؛ قرار گاه جامعی که همه ی سازمان های فرهنگی تأثیر گذار بر فرهنگ جامعه در آن جا باشند و زیر یک فرماندهی واحد به جنگ با دشمن فرهنگی بروند. دیدبان، برای رصد دقیق اوضاع فرهنگی جامعه و انتقال شرح وضعیت به قرار گاه جامع.

4- سازمان صدا و سیما، که به " نا راستی "، رسانه ی ملی خوانده می شود، دارای تأثیر عمیق بر فرهنگ جامعه است. بعد از روی کار آمدن روحانی و ایجاد برخی اختلافات بین دولت و صدا و سیما، ظاهرا دولت، بودجه ی سازمان را کاهش داده و صدا و سیما از پی این، مجبور شده است که آنتن فروشی کند و حجم تبلیغات بازرگانی خود را نیز افزایش دهد. از طرفی، دولت، با این کار نشان داده که همان دولت کارگزاران هاشمی است ولی با پوشش فانتزی! و از طرف دیگر، صدا و سیما، با خرج ها و مدیریت نا مناسب و بروکراتیک و عدم قناعت و اسراف مجبور به آنتن فروشی و افزایش تبلیغات شده است که در نتیجه، این جامعه است که مصرف گرا بار می آید...

5- رهبری در سخنانشان به جوانانی که خود جوش کار فرهنگی می کنند توصیه کرده اند که « هر چه می توانند به صورت جدی ادامه دهند » و افزوده اند که « این اقدامات، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت کشور ایجاد کرده ». رهبری در این بخش، در واقع به طیف مردمی مدیریت فرهنگی و یا همان " عزم ملی " اشاره داشته اند. در این بین، وظیفه ی دستگاه های مسئول فرهنگی است که لیاقت خود را عملا نشان داده و از این طیف هر چه می توانند حمایت کنند؛ زیرا فرهنگ، نیاز به اقدامات جهادی دارد و اگر مسئولین ( مشخصا وزارت فرهنگ )، عرضه ی کار جهادی را ندارند، حد اقل از این طیف مردمی حمایت کنند...

6- با افکار لیبرالی نمی توان به جنگ لیبرالیسم رفت! ... و شاید هم به خاطر همین، تا هنگامی که امثال جنتی و هم فکران وی دارای نفوذ و قدرت اند، نمی توان انتظاری در قبال محقق شدن شعار اعلامی از سوی رهبری را داشت.

7- رهبری در میان اعضای خبرگان، لزوم حمایت از جبهه ی فرهنگی مومن را گوش زد کردند؛ این حقیر، هر چه فکر می کنم می بینم شاید رهبری، از باب انجام وظیفه و از سر دل سوزی این سخن را گفته اند و اگر نه، رهبر عزیز، خود بسیار بهتر از بنده می دانند که خواستن چنین چیزی از کسانی که اهمیتی برای جبهه ی فرهنگی مومن قایل نیستند ( و نهایت ارزشی که برای این طیف می توانند قایل باشند این است که آن ها را با پارناسیست ها و چپ گرا ها یکی بدانند، ) فایده ای نخواهد داشت؛ با این وضعیت، پر واضح است که دولت در عرصه ی فرهنگ ( که ذاتا عرصه ای است که باید با صبر و تحمل همراه باشد )، صبر پیشه نکند و تحمل حتی یک منتقد را نیز نداشته باشد!...

8- این دولت، یک دولت امنیتی است تا یک دولت فرهنگی؛ به این معنا که بیشتر با پدیده ها و مسایل موجود، با دید امنیتی نگاه می کند و با دید فرهنگی و بنیانی نمی نگرد. در این جا یک توصیه ی دوستانه به آقای روحانی دارم: گر چه به شما رأی نداده ام و إن شاء الله دور بعدی هم نه به شما و نه به هم فکر شما رأی نخواهم داد، ولی دوست ندارم در این بین، مردم، از بی تدبیری ها نا امید شوند که در این صورت، اصل نظام صدمه خواهد دید؛ پس آقای روحانی! اگر می خواهید این گونه نشود، یک درخواست بیشتر ندارم و آن این که با خود، رو راست باشید و واقعا فقط از رهبری تبعیت کنید، نه از هاشمی و خاتمی .

محمد قمی
۰۲ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر