محمد قمی  Mohammad Qomi

بسم الله الرحمن الرحیم
* محمد قمی
* بنده عاصی خدا
* سطح سه حوزه
* کارشناسی ارشد علوم سیاسی
* کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
* کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
* علاقه مندی ها : عکاسی ، مهندسی فرهنگی ، نغمه سازی ، سیاست ، گرافیک ، شعر ...
* اولین مقاله سیاسی فرهنگی خود را در سن 16 سالگی به چاپ رساندم .
+ از نظرات سازنده و انتقادات منصفانه خود مرا بهره مند سازید .
ــ از این که اهل گذاشتن کامنت های نا سزا و بی ادبانه و ... نیستید متشکرم .

* MohammadQomi
* Favorites: Photography, Cultural Engineering, Music, Policy, Graphic, Poetry and etc
* My first article has been printed in a mass medium, when I was 16
* Please leave comments with appropriate contents

* محمد قمی
* المفضلات: فتوغرافی، الهندسة الثقافیة، الموسیقی، الساسة، الرسومات، الشعر و...
* نشرت مقالتی الاولی بوسیلة اعلامیة فی 16.
* شکرا لمراعتکم فی رعایة الادب و الاحترام فی التعلیقات.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۲ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است


محمد قمی
۱۶ دی ۹۲ ، ۰۰:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر


عصر ایرانمحمد قمی : اخیرا سایت خبری دولتی "عصر ایران" نوشته ای با عنوان "اگر بعد از انتخابات 88 ..." را از فردی به نام " جعفر محمدی"  منتشر کرده و خبرگزاری چپ گرای " ایسنا " نیز آن را باز نشر داده است. در این مقاله سعی شده است مخاطب را با دیدگاه نگارنده در مورد وقایع انتخابات سال 88 و موارد بعد از آن، همراه کند و در نهایت مخاطب چنین برداشت کند که وقایع آن سال صرفا یک دعوای سیاسی مربوط به انتخابات بوده است و هر کس هم که با دیدگاه نگارنده و امثال وی در این مورد موافق نیست ، حتما یک عنصر ضد وحدت ملی و تفرقه افکن است و سران فتنه نیز باید مبنی بر استدلال های پیدا و پنهان نگارنده، بدون شرط و شروط آزاد گردند و لابد هم بعد از این همه بی قانونی و خلاف کاری به نحوی مدال هم به آن ها داده شود . در این نوشتار سعی کرده ام پاسخ موارد اشتباه وی را بدهم و در مواردی، نکاتی را یاد آوری کنم.
وی نوشته : « بخش قابل توجهی از مردم ایران، بر این باور بودند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته و بخش زیادی هم اصرار داشتند که در انتخابات ریاست جمهوری 88 تقلبی رخ داده است. از این دو گروه میلیونی، هیچ کدامشان، بیگانه و خارجی نیستند و همچنان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و قرار است از این بعد هم در همین جامعه و در کنار همدیگر زندگی کنند. نه قرار است یک گروه، دیگری را نابود کند و نه بناست یکی از این دو از کشور مهاجرت کند. قرار هم نیست تا همیشه با تردید و کینه به هم بنگرند » ؛ کسانی که معتقد به عدم تقلب بوده اند، " بخش قابل توجه " نبوده اند، بلکه اکثریت مطلق بوده اند؛ همچنان که آن دسته که به وسیله ی سران فتنه و بوق چی های داخلی و خارجی آنان، شبهه ی تقلب در اذهان آنان به وجود آمده بود، "بخش زیاد" نبوده اند، بلکه اقلیت مطلق بوده اند. همه ی مردم با وجود این که گاه، اختلاف سلیقه شدیدی در مورد موارد سیاسی دارند، مردم اند و توده ی مردم؛ در مقابل این توده ی مردم علاوه بر سیاست مداران، چند سیاست باز هم قرار دارند که گه گاه، توده های مردمی را در راه اهداف خود، بازی می دهند.
همچنین نوشته : " نکته بعد اینکه هر دو طرف ماجرا، در دعوای انتخابات، عملکردی بی عیب و نقص نداشتند: اگر احمدی‌نژاد آن بی‌اخلاقی‌های زشت را در مناظره‌های زنده تلویزیونی انجام نمی‌داد..." این که حرمت مومن - بنا بر برخی از روایات - از حرمت کعبه بالاتر است، قطعی است ولی، از طرفی در برخی روایات دیگر هم داریم که بیت المال ، تحمل ضرر ها را ندارد و یا به این مضمون که هدر دادن بیت المال، چیزی مانند قتل نفس است! بنده یاد دارم در موقع تبلیغات قبل از انتخابات، ستاد موسوی اقدام به پخش تراکت هایی که روی آن چاپ شده بود " دروغ ممنوع " و بعد از آن هم ستاد احمدی نژاد هم در مقابل اقدام به پخش تراکت هایی با مضمون " دزدی ممنوع " کرده بود ...
نگارنده آورده : "اگر احمدی‌نژاد در میدان ولیعصر تهران، جشن پیروزی نمی‌گرفت و با ادبیات "خس و خاشاک" محورانه‌اش، مخالفان را تحقیر و تحریک نمی‌کرد" ؛ که باید گفت ظاهرا احمدی نژاد تمام آن کسانی که به موسوی رأی نداده بودند را "خس و خاشاک " نخوانده بود، بلکه صراحتا این را خطاب به آشوب طلبان و متمردان گفته بود .
همچنین : "اگر نیروهای لباس شخصی به سمت مردم تیراندازی نمی‌کردند..." که باید دید منظور نگارنده از این جمله، کدام مورد و در چه شرایطی بوده است .
و : "و در مقابل نیز شورای نگهبان، جانبداری آشکار از احمدی‌نژاد را کنار می‌گذاشت و بی‌طرفانه به اعتراضات رسیدگی می‌کرد" آیا منظور نگارنده از این جمله، حمایت از رییس جمهور قانونی کشور است و یا واکنش معترضانه به آشوب طلبی و بی قانونی عده ای ؟
نگارنده افزوده که : "اگر رهبران معترضان، به جای هدر دادن توان مردمی خود در خیابان‌ها، این انرژی عظیم را در قالب یک حزب فراگیر، قدرتمند، مطالبه‌گر و ملی هدایت می‌کردند تا دو سال بعد مجلس و چهار سال بعدتر، ریاست جمهوری و شوراها را بگیرند" که همان بهتر که این جنس افراد، «حزب فراگیر و قدرتمند» تشکیل ندادند! چرا که در آن صورت ، آن بلایی که آنان با بی قانونی و وحشی گری نتوانستند بر سر نظام و توده های مردم بیاورند، در صورت مذکور به صورت منسجم و هماهنگ و با قدرت بیشتر، آن بلا را بر سر جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می آوردند !!
اما در مورد "اگر قاتلان ندا آقاسلطان و خواهرزاده موسوی و دیگران دستگیر و مجازات می‌شدند" اصولا باید گفت که این گونه کشته سازی ها ، «کشته سازی» بوده اند و در موارد واقعی هم این که «چه کسانی» و «با چه انگیزه ای» این کارها را کرده اند «شدیدا» محل بحث و تفحص است! ...
گر چه همیشه یک جای عمل کرد صدا و سیما لنگ می زند ولی این که گفته شود : "اگر تلویزیون به جای آنکه تریبون یک طرف ماجرا باشد و نمک بر زخم طرف دیگر بپاشد، «رسانه ملی» بود و اجازه می‌داد به جای آنکه معترضان در خیابان سخن بگویند، از رسانه ملی حرفشان را بزنند" باید متذکر شد که اولا سران فتنه که به گواهی چندین سند و مشاهده اصلا اهل گفت و گو و تعامل نبوده اند؛ حال بیاییم به آن فرصت گفت و گو و تریبون تلوزیون بدهیم که چه ؟! ( دقت کنید ) و دوم این که سران فتنه و آشوب طلبان کف خیابان اگر اهل منطق و فرهنگ بودند که رفتار های غیر مدنی و غیر اخلاقی و شرعی را از خود بروز نمی دادند و اصولا این گونه افراد را چه به «تریبون تلوزیون» ؟!
"حق و عدالت این نیست که تنها یک طرف ماجرا، هزینه و تاوان بدهد و طرف دیگر، نه‌تنها چهار سال دولت را تصاحب کند بلکه طلبکار و مدعی هم باشد" گویا نگارنده برای آشوب طلبان ویا به قول خاتمی و موسوی "خدا جویان " !! حق هم قایل هست که بحث از "هزینه و تاوان" می کند ! و از طرفی بسیار متعجبم از این که آورده « چهار سال دولت را "تصاحب" کند » و حرف از «طلبکاری و ادعا » نسبت به دولت قانونی بزند! گویی که وی نیز زیاد با متمردین از قانون، "نا همفکر و نظر" در مورد ادعای تقلب نیست! ...
وی پس از این همه، با پیش کشیدن اوضاع فعلی و ضرورت "وحدت"، تعریفی خود ساخته از این مفهوم ارایه کرده مبنی بر این که "وحدت ملی یعنی اینکه همه بگویند بیایید در عین اختلاف نظرهایمان، «با هم» وحدت کنیم" که باید پرسید وحدت با چه کسی ؟ در مورد چه چیز و یا چیز هایی ؟ آیا وحدت با کس و یا کسانی که عملا ولایت فقیه و سایر مبانی دینی و ملی را بازیچه ی خود قرار داده و دم از آن می زنند ولی در عمل ضد آن عمل می کنند، صحیح است ؟
هم چنین در پایان آورده که " منتقدان و معترضان به انتخابات 88، خردمندانه از گذشته عبور کرده‌اند و با «منطق زندگی» چشم به آینده دوخته‌اند اما همین مردم، انتظار دارند حماسه‌شان با همدلی‌های بیشتری پاسخ داده شود و پرونده انتخابات 88 بسته شود. آنچه در آن انتخابات و بعد از آن گذشت، نباید مانند غل و رنجیری بر پای جامعه سنگینی کند و مانع پرواز شود." البته، اگر منظور از «منتقدان و معترضان» همان خدا جویان موسوی و خاتمی و امثال این دو سیاست باز باشند، باید گفت که «خردمندانه» نه، بلکه با دماغی سوخته و آرزوهایی که بعدا به گور خواهند برد، از آن وقایع عبور کرده اند و بی «منطق زندگی عاقلانه و قانون مندانه» و با زندگی فلاکت بار و کوله باری از گناهان و بدهکاری های سنگین نسبت به ارزش ها و مردم و نظام، «چشم به آینده دوخته اند»! و اما، بسته شدن پرونده انتخابات 88، منوط به بسته شدن پرونده ی رسیدگی به سوابق اینان در یک دادگاه صالحه و صد البته "علنی" است و اصولا اگر این گونه بی شرمی ها و بی حیایی ها و بی قانونی ها در جای دیگری غیر از ایران انجام می شد، چه بلایی سر این گونه عناصر آورده می شد و اصولا هزینه فتنه گری و خبط به چنین بزرگی در کشور ما چه قدر است ؟! ... و همچنین گفتنی است ان شاء الله، با به کیفر رساندن هر کسی که مستحق کیفر است و اجرای عدالت و این که هر چیزی جای خود قرار بگیرد، «غل و زنجیر ها» از پای جامعه برداشته خواهد شد.
وی همچنین افاضه فرموده : "اینکه چند زندانی معدود باقی‌مانده از آن روزها که بعضاً به اواخر زندانشان هم رسیده‌اند یا موسوی و رهنورد و کروبی که در سنین کهنسالی‌اند، از حصر خانگی به در آیند، نه‌تنها چیزی از نظام کم نمی‌کند که بر ابهت و همبستگی‌اش با مردم می‌افزاید." که گیرم نظام از حق خود که همان "حق حکومت" باشد صرف نظر کند... یک سئوال از رییس جمهور حقوق دان می کنم؛ آیا حکومت دارنده ی حق و حقوق شهدای این 8 ماه و تمام آسیب دیدگان مادی و معنوی است که آیا در این موارد از حق خود بگذرد و یا نگذرد ؟!... و هم چنین ابهت نظام در اجرای عدالت است چرا که "حکومت با کفر باقی می ماند ولی با ظلم نه" و این که وظیفه ی ذاتی حکومت دفاع تمام عیار از عائله ی خود یعنی مردم است .
"این برای نظام زیبنده نیست که در تاریخ بنویسند چند منتقد یک انتخابات تا آخر عمرشان در حصر ماندند و در حصر درگذشتند. " اولا آیا زیبنده ی نظام، اجرای عدالت است و یا مماشات و اجازه ی دوباره سرحال آمدن مار سرما دیده ؟ و دوم این که "منتقد" ؟!!!! ...
از همین جا می گویم که هر کسی باید جواب گوی اعمال و سوابق گذشته و حال خود باشد ... چه احمدی نژاد و چه غیر او .
و آقای نگارنده ! من کاری تعریف شما و امثال خاتمی و دیگر سکولاریسم زده های دیگر از واژه ی "مردم" ندارم؛ اگر می خواهید نمود واقعی مردم ایران را ببینید، لطف کنید زحمت بکشید، عصر پنجشنبه ای سری به گلزار های شهدا بزنید...

محمد قمی